محوگریبان ادبکی سر به هر سو میزند
موجگهر از ششجهت بر خویش پهلو میزند
واکردن مژگان ادب میخواهد از شرم ظهور
اول دراین گلشن بهار از غنچه زانو میزند
زبن باغ هرجا وارسی جهل است با دانش طرف
بلبل به چهچهگرتند قمری بهکوکو میزند
تا چرخ و انجم ثابت است از خلق آسایش مجو
اندیشهٔ داغ پلنگ آتش به آهو میزند
تا آمد و رفت نفس میبافت وهم پیش و پس
ماسوره چون بیرشته شد بیرون ماکو میزند
پست و بلند قصر ناز از هم ندارد امتیاز
آن چین مایل از جبین پهلو بر ابرو میزند
شکل دویی پیدا کنم تا چشم بر خود واکنم
هر سورهٔ تمثال من آیینهٔ او میزند
داغم مخواه ای انتظار از تهمت افسردگی
تا یاد نشتر میکنم خون در رگم هو میزند
یا رب کجا تمکین فرو شد کفهٔ قدر شرر
آفاق کهسارست و سنگم بر ترازو میزند
بیدل گران افتاده است از عاجزی اجزای من
رنگی که پروازن دهم چون شمع بر رو میزند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به اوضاع و احوال انسانی و زیباییشناسی میپردازد. او از جلوههای ادب، عشق و علم سخن میگوید و با استفاده از تصاویری نمادین، مفاهیم عمیقی را از زندگی و وجود انسانی ابراز میکند. شاعر به تضادهای زندگی، مانند پستی و بلندیها و نمودهای مختلف زیبایی اشاره میکند و در نهایت به احساس درد و انتظار از زندگی میرسد. او همچنین به تلاطمهای درونی فرد و رنجهایی که از انتظارات به وجود میآید، پرداخته و به تقدیر و سرنوشت نیز اشاره میکند. در کل، شعر به بررسی زیبایی و زشتیهای زندگی، عشق و دلشکستگیها میپردازد.
هوش مصنوعی: در اینجا شخصی به زیبایی و آراستگی خود اشاره میکند و بیان میکند که چگونه ادب و تربیتش باعث میشود که او در هر جنبهای از زندگیاش تأثیرگذار باشد. او به گونهای است که مثل موجی، زیبایی و ارزشهای خودش را در هر سمت و سویی منتشر میکند و احساس میشود که از همه جهات بر او تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: برای نشان دادن زیبایی و جذابیت، باید آداب و نزاکت را رعایت کرد. در این بهار زیبای گل، شکوفهها با شرم و احترام به یکدیگر خم میشوند.
هوش مصنوعی: اگر در باغی قدم بزنی، هر جا که نگاه کنی، ignorance وجود دارد؛ اما با دانش، بلبل با نغمهخوانیاش تو را سر شوق میآورد. در حالی که قمری فقط با صدای کوکو در میآید.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا و ستارهها در حرکت هستند، از انسانها انتظار آرامش نداشته باش. فکر نکن که این واقعیتها همیشه پایدار میمانند، چون حتی پلنگی که آتش به جان آهو میاندازد هم از عدم آرامش حکایت دارد.
هوش مصنوعی: هنگامی که نفس به حرکت و رفت و آمد افتاد، توهمی را در گذشته و آینده میبافد. اما وقتی که از این پیوند جدا شد، به یکباره از مرکز خود بیرون میزند.
هوش مصنوعی: ارتفاع و بلندی قصر ناز تفاوتی با هم ندارند، آن چینهای مایل روی پیشانی به آرامی بر ابرو تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: میخواهم به گونهای خودم را نشان دهم که وقتی به خود نگاه میکنم، تصویر او را در آینه ببینم.
هوش مصنوعی: از انتظار و تهمتهایی که به من میزنند، رنج و درد زیادی میکشم. این درد به اندازهای عمیق است که احساس میکنم خون در رگهایم با یاد گذشتهها به تپش در میآید و نالهکنان به من میگوید.
هوش مصنوعی: ای پروردگار، کجا قدرت و تسلطی که باید باشد، فرو رفته است؟ ارزش و بزرگی این دنیا به اندازهٔ سنگی است که بر سر ترازویی سنگینی میکند.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر از ضعف و fragility خود میگوید و به نوعی احساس ناامیدی و شکست را ابراز میکند. او به این موضوع اشاره میکند که اجزای وجودش (احساسات و حالاتش) به قدری ضعیف و شکننده شدهاند که نمیتواند به راحتی ابراز شود، شبیه شمعی که در حال ذوب شدن است و با روشناییاش تنها بر روی چهرهاش تأثیر میگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.