یاران تمیز هستی بدخو نکردهاند
از شمع چیدهاند گل و بو نکردهاند
آیین حسن جوهر سعی بصیرت است
کوران تلاش وسمهٔ ابرو نکردهاند
وارستگان ز شرم نی بوریای فقر
نقش قبول زینت پهلو نکردهاند
خودسنجی از دکانچهٔ سودای شهرت است
ما را نشان تیر ترازو نکردهاند
آیینه چند تهمت خودبینیات کشد
ارباب شرم جز به عرق رو نکردهاند
توفیق کعبهٔ دل از این سرکشان مخواه
یک سجده نذر خدمت زانو نکردهاند
خاصان چو شمع ناظر این محفلند، لیک
جز پیش پا نگاه به هر سو نکردهاند
چین جبین به وصف تبسم بدل کنند
شکر لبان اهانت لیمو نکردهاند
هرجا شکست دل ادبآموز منصفی است
تصویر چینی از قلم مو نکردهاند
گرد عبارتیم، به معنی که میرسد
ما را هنوز در طلبش او نکردهاند
بیدل به خود جنون کن و صد پیرهن ببال
بیچاک جامهٔ هوس اتو نکردهاند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.