صفا فریب فقیهان نفس گداختهاند
که هر طرف چو تیمم وضوی ساختهاند
درین بساط به جز رنگ رفته چیزی نیست
کسی چسان برد آن بازییی که باختهاند
ز وضع بیبری سرو و بید عبرتگیر
که گردنند و عجب مختلف فراختهاند
مآل رونق گل تا به داغ پنهان نیست
درین چمن همه طاووسهای فاختهاند
ز عرض شوکت دونان مگو که موری چند
ز بال بر سر خود تیغ فتنه آختهاند
مده ز سعی فضولی غبار امن به باد
به هیچ ساختگان قدر خود شناختهاند
ز استقامت یاران عرصه هیچ مپرس
چو شمع جمله علمهای رنگ باختهاند
به گرد قافلهٔ رفتگان رسیدن نیست
نفس مسوز که بسیار پیش تاختهاند
مباش غافل از انداز شعر بیدل ما
شنیدنیست نوایی که کم نواختهاند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.