به دعوت همکسی راکس نمیگوید بیا اینجا
صدای نان شکستنگشت بانگ آسیا اینجا
اگربااین نگونی هاست خوان جود سرپوشش
ز وضع تاج برکشکول میگریدگدا اینجا
فلک در خاک پنهانکرد یکسر صورت آدم
مصورگردهای میخواهد از مردم گیا اینجا
عیار ربط الفت دیگر از یارانکه میگیرد
سر وگردن چوجام وشیشه است ازهم جدا اینجا
جهان نامنفعلگلکرد، اثر هم موقعی دارد
عرقواری به رویکس نمیشاشد حیا اینجا
ز بیمغزی شکوه سلطنت شد ننگکناسی
بهجای استخوانگه خورده می گردد هما اینجا
که میآرد پیام دوستان رفته زین محفل
مگر از نقش پایی بشنویم آواز پا اینجا
غبار صبح دیدی شرمدار از سیر اینگلشن
ز عبرت خاک بر سرکرده میآید هوا اینجا
اگر در طبع غیرت ننگ اظهار غرض باشد
کف پا میکند سرکوبی دست دعا اینجا
طرب عمریست با سازکدورت برنمیآبد
سیاهی پیشتاز افتاد از رنگ حنا اینجا
روم درکنج تنهایی زمانی واکشم بیدل
کهاز دلهای پر در بزمصحبت نیست جا اینجا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به وضعیت نابسامان جامعه و افراد آن اشاره میکند. او به دعوت نشدن دیگران، صدای نان شکسته، و احساس گرسنگی گدایان اشاره دارد. همچنین به مسائل انسانی و نارضایتی از سلطنت و ناآرامی در روابط اشاره میکند. شاعر بیان میکند که شرف و غیرت در برخی افراد به تنگنا افتاده و در جامعه، عفت و حیا کم رنگ شده است. در نهایت، او بیان میکند که انسانها در تنهایی و افسردگی به سر میبرند و جایی برای دلهای پر از احساس وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر کسی به مهمانی دعوت کند، هیچکس نمیگوید بیا اینجا، چون صدای نان خوردن و آسیاب کردن در اینجا شنیده میشود.
هوش مصنوعی: اگر با این حال و روز، سفرهی بخشش بر سر ماست، به خاطر وضعیت و زرق و برق تاج بر کاسهی صدقه، گدا در اینجا گریان است.
هوش مصنوعی: آسمان تمام ویژگیهای انسان را در خاک پنهان کرده است و اکنون به دنبال تجلی دوباره این ویژگیها از میان مردم است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که ارتباط و دوستی میان گروهی از افراد، دیگر مانند گذشته محکم و نزدیک نیست. مانند این است که سر و گردن یک شخص از یکدیگر جدا شدهاند، مانند جام و شیشهای که از هم تفکیک شدهاند. به عبارتی، این نزدیک بودن و الفت، دیگر وجود ندارد و فاصلهها و جداییها شکل گرفته است.
هوش مصنوعی: جهان پر از تحرک و تغییر است و هر چیزی در زمان مناسب خود شکل میگیرد. در اینجا هیچکس با نادانی یا بیاعتنایی به دیگران رفتار نمیکند و همه در رفتارشان حیا را رعایت میکنند.
هوش مصنوعی: به خاطر بیخود بودن و نداشتن دانایی، گرفتاریهای سلطنت و مقام به وجود آمده است. به جای استخوان، عذابی به جا مانده که یادآور ذلت و بیمغزی است و اینجا به صورت درد و رنج خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: کسی که پیام دوستانی را که از این جمع رفتهاند، به ما میرساند، آیا میتواند از رد پاهایشان بگوید که آیا صدای آنها هنوز در اینجا به گوش میرسد؟
هوش مصنوعی: صبح غبار آلودی را دیدید که از حالت ننگین این باغ ویران، خاک بر سر میریزد و نشاندهندهی حال و هوای اینجا است.
هوش مصنوعی: اگر در ذات انسان، غیرت و شرافت نشانهای از هدفگذاری ناپسند باشد، در چنین حالتی، در دست دعا کردن برای کمک نیز احساس حقارت میکند و از نشان دادن راستین خودداری مینماید.
هوش مصنوعی: شادی و خوشی همیشه در زندگی وجود دارد، اما غم و اندوه هرگز از بین نمیرود. در اینجا، سیاهی و اندوه بر شادی غالب شده و رنگ حنا که نماد زیبایی و خوشی است، به سختی دیده میشود.
هوش مصنوعی: در گوشهای از تنهاییام مینشینم و زمانی به تفکر و تأمل میپردازم که در مجالس و گردهماییها جایی برای دلهای پر از احساس نباشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
پل و زورق نمیخواهد محیطکبریا اینجا
به هرسو سیرکشتی برکمر داردگدا اینجا
دماغ بینیازان ننگ خواهش برنمیدارد
بلندی زیر پا میآید از دست دعا اینجا
غبار دشت بیرنگیم و موج بحر بیساحل
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.