بهار میرود و گل ز باغ میگذرد
پیاله گیر که فصل دماغ میگذرد
نوای بلبل و آواز خندهٔ گلها
به دوش عبرت بانگکلاغ میگذرد
کدورتیکه ز اسباب چیدهای بر دل
سیاهیی استکه آخر ز داغ میگذرد
به جستجوی چه مطلب شکستهای دامن
غبار خود بهم آور سراغ میگذرد
کسی به جانکنی بیاثر چه چاره کند
فراغها به تلاش فراغ میگذرد
فریب جلوهٔ طاووس زین چمن نخوری
غبار قافله سالار داغ میگذرد
مخالفت هم ازین دوستان غنیمت گیر
دو روزه صحبت طوطی و زاغ میگذرد
شرر به صفحه زن و فرصت طرب درپاب
شب سحر نفست بیچراغ میگذرد
زقید لفظ برآ معنی مجرد باش
می است نشئه دمی کز ایاغ میگذرد
مگو پیام قناعت به منعمان بیدل
غریق حرص ز پل بیدماغ میگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.