ضعیفیها بیان عجز طاقت برنمیدارد
سجود مشت خاک اظهار طاعت برنمیدارد
طرف عشق است غیر از ترک هستی نیست تدبیری
که شمشیر از حریف خود سلامت برنمیدارد
به ذوق گفتگو بر هم مزن هنگامهٔ تمکین
که کوه از ناله غیر از ننگ خفّت بر نمیدارد
دلیل ترک اسبابم مباش ای ذوق آزادی
نگاه بی دماغان ناز عبرت بر نمیدارد
مگرچون نقش پا با خاک محشورمکنی ورنه
سر افتادهای دارم که خجلت برنمیدارد
گل بیتابیام چندان نزاکتپرور است امشب
کهگر آیینهگردد رنگ حیرت برنمیدارد
سفیه انگار منعم راکه سایل بر در جودش
ندارد بار تا گرد مذلت برنمیدارد
ز ساز سرکشیها عجز پیما نالهای دارم
که گر توفان کند جز دست حاجت برنمیدارد
امل را چند سازی کاروان سالار خواهشها
نفس خود محملت بیش از دو ساعت بر نمیدارد
نمیارزد به تصدیع نگه جنس تماشایی
دو عالم یک مژه بار است همت بر نمیدارد
بیا و از شرارم یک نگه فرصت غنیمت دان
که شرم انتظارم برق مهلت بر نمیدارد
به رنگ رسم پردازان تکلف میکنم بیدل
و گرنه معنی الفت عبارت برنمیدارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عرق رخسار آن خورشید طلعت برنمیدارد
که چشم از پشت پا نرگس ز خجلت برنمیدارد
نگردد چون سر انگشت اشارت رزق دندانها؟
ولیکن منت دست حمایت برنمیدارد
مگر دیده است چشم خوش نگاه آن سمنبر را؟
[...]
گل پژمرده، رنگی غیر حسرت برنمیدارد
دل افسرده، داغی جز خجالت برنمیدارد
شهید جلوه او خاطر آسودهای دارد
که خوابش سر ز بالین تا قیامت برنمیدارد
ندانم چون کریم از خجلت سائل برون آید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.