مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۸ من دوش به یار گفتم ای تنگ شکر شاید که ترا گزم بار دگر بگرفت به دندان لب چون بسد تر یعنی لب از آن تست و دندان بر سر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به محبوبش میگوید که شاید دوباره او را ببوید و در این حین به زیبایی و لطافت لبهایش اشاره میکند. او از دندانهای محبوبش یاد میکند که بر روی لبش است و به نوعی رابطهی نزدیک و عاطفی بین آنها را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: دیشب به معشوقهام گفتم ای شیرین و دلانگیز، شاید برای بار دیگر مرا به وجود خود آزمایش کنی.
هوش مصنوعی: لبی که به دندان گرفته شده، نشانهای از تعلق و نزدیکی است، به این معنا که لب به تو تعلق دارد و دندان بر روی آن قرار گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آمد بر من، که؟ یار، کی؟ وقت سحر
ترسنده، ز که؟ ز خصم، خصمش که؟ پدر
دادمش دو بوسه، بر کجا؟ بر لب تر
لب بد؟ نه، چه بد؟ عقیق، چون بد؟ چو شکر
آمد برِ من. که؟ یار. کی؟ وقت سحر
ترسنده. ز که؟ ز خصم. خصمش که؟ پدر
دادمش دو بوسه. بر کجا؟ بر لب تر
لب بد؟ نه. چه بد؟ عقیق. چون بد؟ چو شکر
یا رب بدو نور دیدهٔ پیغمبر
یعنی بدو شمع دودمان حیدر
بر حال من از عین عنایت بنگر
دارم نظر آنکه نیفتم ز نظر
گفتم که مرا زغم به سه بوسه بخر
دل تافته گشتی و گران کردی سر
از بهر سه بوسه ای بت بوسه شمر
چو گاو به چرمگر، به من در منگر
لولا شقاوة جدی ما عرفتکم
ان الشقی الذی یشقی بمن غروا
الی اللّه کل الامر فی الخلق کله
ولیس الی المخلوق شیء من الامر
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.