به جان آفرینی که ابر بهاری
به تسبیح و تهلیل او می خروشد
به وقت سحر بلبل از جام لاله
می روشن الا به یادش ننوشد
کسی را که دل چون کمان نیست داند
که با تیر تقدیر او کس نکوشد
که هر لحظه بی خدمت بارگاهت
مجیر از تف دل بر آتش بجوشد
ولیکن درین راه عذری است او را
که آن عذر بر رأی عالی نپوشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف زیباییهای آفرینش و عشق به خداوند میپردازد. شاعر به بهار و بلبل اشاره میکند که به یاد خداوند عشق و شوق دارند. او میگوید که دلهایی که مانند کمان نیستند، نمیتوانند به درستی درک کنند که انسانها چگونه با تقدیر خود روبرو میشوند. همچنین اشاره میکند که عدم خدمت به خداوند ممکن است دلها را در آتش بیتوجهی بسوزاند، اما در این راه ممکن است عذر و بهانهای وجود داشته باشد که در نظر خداوند پذیرفته نشود.
هوش مصنوعی: به جان کسی که ابرهای بهاری به خاطر ستایش و بزرگداشت او به حرکت درآمده و جویبارها میجوشند.
هوش مصنوعی: در صبح زود، بلبل از گل لاله شهد مینوشد، اما فقط به یاد کسی خاص این کار را میکند.
هوش مصنوعی: کسی که دلش مانند کمانی قوی و انعطافپذیر نیست، میداند که دیگران برای تغییر سرنوشت او تلاشی نخواهند کرد.
هوش مصنوعی: هر لحظه که از خدمت به درگاه تو دور باشم، دل من مانند آتش میجوشد و تفت میخورد.
هوش مصنوعی: اما در این مسیر بهانهای وجود دارد؛ بهانهای که نمیتواند نظر بلندمرتبه را پنهان کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سپهر مکارم صفی کز صفاتش
کدورت نصیب روان عدو شد
ازو اقتدار معالی فزون گشت
وزو روزگار مکارم نکو شد
کهن گردد اکنون حدیث افاضل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.