جمال طبلکی! سگ بهتر از توست
که نشناسد کسی زرق و فنت را
بدی با هر که در عالم کسی هست
که نیکی باد لیکن دشمنت را
ز تیغ پهلوان امید دارم
که بدهد گوشمالی گردنت را
مرا گفتی که از عالم چه دانی؟
چه حاصل طبع و رای روشنت را؟
مرا نادان مخوان زیرا که گر تو
ز من پرسی تبار و برزنت را
از اینجا تا به کوهستان بگویم
که این ساعت که . . . زنت را؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر در مورد مقایسه انسان و سگ است. شاعر میگوید که سگ بهتر از کسی است که خود را با زرق و برقها نمیشناسد. او به بدیها و نیکیها اشاره میکند و از زنده بودن امید در دل دارد. شاعر همچنین به نقدی از طرف مقابل اشاره میکند و میگوید که نادان خوانده شدن برایش پذیرفتنی نیست. در نهایت، از فاصلههای دور میگوید و از زنی که در زندگیاش دارد یاد میکند.
هوش مصنوعی: زیبایی تو مانند زینت یک تمسخر است؛ بهتر است که هیچ کس، حتی سگی هم که تو را نشناسد، فریب ظاهرت را نخورد.
هوش مصنوعی: با هر کسی که در دنیا بدی میکنی، بدان که همواره شخصی هست که میتواند به تو نیکی کند، اما مراقب دشمنت باش.
هوش مصنوعی: من از شمشیر دلیران امیدوارم که گردنت را تنبیه کند.
هوش مصنوعی: به من گفتی که از دنیای بیرون چه میدانی؟ به چه کار میآید نیکویی فکر و اندیشهات؟
هوش مصنوعی: مرا نادان نام نگذار، چون اگر از من بپرسی درباره خویشان و ریشهام، میتوانم پاسخ دهم.
هوش مصنوعی: من میگویم که در این ساعت که چگونه است، از اینجا تا به کوهستان بگویم که همسرت چه احوالی دارد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در آغوش آنچنان گیرم تنت را
که نبود آگهی پیراهنت را
چه غم برداشتم گر دامنت را
چو غنچه بشکفاندم گلشنت را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.