زال زمستان گریخت از دم بهمن
آمد اسفند مه به فر تهمتن
خور بهفلک تافت همچو رای پشوتن
آتش زردشت دی فسرد به گلشن
سبزه چو گشتاسب خیمه زد به گلستان
قائد نوروز چتر آینه گون زد
ماه سفندار مذ طلایه برون زد
ساری منقار و ساق پای به خون زد
هدهد بر فرق تاج بوقلمون زد
زاغ برون برد فرش تیره ز بستان
ماه دگر نوبهار، جیش براند
از سپه دی سلاحها بستاند
کل را بر تخت خسروی بنشاند
بلبل دستانسرا نشید بخواند
همچو من اندر مدیح حجت یزدان
صدرا، ... خادم باشی
کرده به تکذیب من جفنگ تراشی
گوئی خود مرتشی نبوده و راشی
حیفست آنجا که دادخواه تو باشی
برمن مسکین نهند این همه بهتان
گر ره مدحش به پیش گیرم ننگست
ورکنمش هجو راه قافیه تنک است
صرفنظر گر کنم ز بسکه دبنگست
گوید پای کمیت طبعم لنگ است
به که برم شکوه پیش شاه خراسان
گویم شاها شده است باشی پر لاف
از ره عدوان به عیب بنده سخن باف
چاره کنش گر به بنده باشدت الطاف
گویم و دارم یقین که از ره انصاف
شاه خراسان دهد جزای وی آسان
تا که تبرّا بود به کار و تولّا
تا که پس از لا رسد سُرادق الا
خرّم و سرسبزمان به همت مولا
بر تو مبارک کند خدای تعالی
شادی مولود شاه خطهٔ امکان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به دگرگونی فصول و خوشی بهار اشاره دارد. زال زمستان فرار کرده و بهار با زیباییها و شکوفهها میآید. اشاره به نوروز و جشنهای آن وجود دارد. در این متن، شکایت و انتقاد از بیعدالتیها و کجرفتاریها نیز به چشم میخورد، بهویژه نسبت به برخی که به ناحق به دیگران اتهام میزنند. شاعر به عدالت و لطف شاه خراسان اشاره میکند و از او میخواهد که به بیعدالتیها رسیدگی کند. در نهایت، شاعر برای همه حالت خوشی و برکت آرزو میکند.
هوش مصنوعی: زال در فصل زمستان از سرما فرار کرد و بهمن ماه فرا رسید و اسفند، ماهی است که با شکوه و عظمت تهمتن (رستم) همراه است.
هوش مصنوعی: خورشید به آسمان درخشید مانند نظر پشوتن، آتش زرتشت در دی ماه به گلستان گرم رسانید.
هوش مصنوعی: وقتی سبزه مانند گشتاسب در باغ گلستان رویید و خیمه زد، زیبایی و طراوتی به وجود آمد که یادآور شکوه و عظمت است.
هوش مصنوعی: رهبر نوروز همچون چتری از آینه، نور خود را برمیافروزد و ماه سفندار به جلوهگری میپردازد.
هوش مصنوعی: هدهدی با منقار و پای خود، تاج بوقلمون را خونآلود کرده و بر سر آن ضربه زده است.
هوش مصنوعی: زاغی که در خارج از باغ پرواز میکند، فرش تیرهای را از باغ برد.
هوش مصنوعی: در بهار جدید، ماه دوباره میدرخشد و از جنگجویان سلاحها را خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: پرندهای زنگزده به زیبایی درختان نغمه سرایی میکند و تمام موجودات را بر تخت سلطنت مینشاند.
هوش مصنوعی: مانند من در ستایش حجت خداوند باشید.
هوش مصنوعی: صدرا، تو به عنوان خادم من، دروغ پردازی میکنی و به باورهای من حمله میکنی.
هوش مصنوعی: انگار که خودت فاسد نیستی و دیگران هم فساد نمیکنند، چه جای تعجبی دارد که در جایی که باید از حق تو دفاع شود، این وضعیت پیش بیاید.
هوش مصنوعی: به من بیچاره این همه اتهام و تهمت میزنند.
هوش مصنوعی: اگر به ستایش او بپردازم، ننگین است و اگر به طعنهاش بگویم، قافیهاش بسیار ضعیف و کمحجم است.
هوش مصنوعی: اگر از این موضوع بگذرم که این حرفها چقدر بیمزه است، باید بگویم که وضعیت من به خاطر مشکلاتم چندان خوب نیست.
هوش مصنوعی: به کجا بروم و نزد کدام پادشاه در خراسان شکایت بکنم؟
هوش مصنوعی: میگویم ای شاه، به خاطر ظلم و ستمی که کردهای، از روی نادانی دربارهی عیوب بندهام به دروغ سخن میگویی.
هوش مصنوعی: اگر تو نسبت به من مهربان باشی و لطف و عنایت داشته باشی، من نیز به تو به حق و انصاف سخن میگویم و این را با یقین میدانم.
هوش مصنوعی: پادشاه خراسان به سادگی و راحتی پاداش میدهد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که از کارهای ناپسند دوری کنید و به کارهای نیک روی آورید، در این صورت است که به مقام بالاتری دست پیدا خواهید کرد.
هوش مصنوعی: خوشحال و شادابیم و این به برکت و تلاش خداوند بر تو مبارک باشد.
هوش مصنوعی: شادی به دنیا آمده از حاکم سرزمینهای ممکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.