گنجور

 
ملک‌الشعرا بهار

پسر من‌! کرفک‌اندیش بوی‌، نه گناه‌اندیش‌، چه مردم تا جاودان زمان زنده نی‌، چه چیز که آن مینوی (‌است‌)‌، بایستنی‌تر (‌پاینده‌تر)

که جان پدرکرفه اندیش باش

بی‌آزار و به دین‌ و خوش کیش ‌باش

چو باید شدن زین جهان ای پسر

نگر تا به مینو چه بایسته تر

نباشدکس اندر جهان دیرپای

همان مینوی کرده مانده بجای