به صاحبقرانیه جزء وزیران
نشستم ولی یک قِران هم ندارم
بجز ملک و مکنت به جز کید و حیلت
ز دیگر وزیران جوی کم ندارم
به نزد گروهی است حرمت به ثروت
ولیکن من آن را مسلم ندارم
از اینروی در عین فقر اعتنایی
به تحصیل دینار و درهم ندارم
رفیقان همه ملک دارند و مکنت
ولی من به جز صدراعظم ندارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
در این دامگاه ارچه همدم ندارم
بحمدالله از هیچ غم غم ندارم
مرا با غم از نیستی هست سری
که کس را در این باب محرم ندارم
ندارم دل خلق و گر راست خواهی
[...]
به درد تو جز ناله همدم ندارم
کسی را درین پرده محرم ندارم
جفای جهان میکشد عاقل و من
غمت دارم و از جهان غم ندارم
به مهر رخت عالمی دارم امروز
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.