ز میغ اندر جهد هزمان درخشا
شود میغ از درخشیدنش رخشا
کجا طفلی کشد با دست لرزان
خطی زرین، بدان ماند درخشا
دمد تندر بدان قوت که گویی
شودکوه ازنهیبش پخش پخشا
الا زین سنگسار ابر فریاد
کریما کردگارا جرم بخشا
تگرگی آمد از بالا که گفتی
کشد رستم خدنگ از پشت رخشا
ز سنگک اا باغ چون دشت نمک شد
که بود از لاله چون کان بدخشا
دژم شد گونهٔ نسرین روشن
سیه شد چهرهٔ شببوی رخشا
نگه کن تا چه گوید رودکی انک
بههر بابش ز حکمت بود بخشا
نباشد زین زمانه بس شگفتی
اگر بر ما ببارد آذرخشا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.