غزل شمارهٔ ۸
یک گل ز باغ دوست، کسی بو نمیکند
تا هرچه غیر اوست، به یک سو نمیکند
روشن نمیشود ز رمد، چشم سالکی
تا از غبار میکده، دارو نمیکند
گفتم: ز شیخ صومعه، کارم شود درست
گفتند: او به دردکشان خو نمیکند
گفتم: روم به میکده، گفتند: پیر ما
خوش میکشد پیاله و خوش بو نمیکند
رفتم به سوی مدرسه، پیری به طنز گفت:
تب را کسی علاج، به طنزو نمیکند
آن را که پیر عشق، به ماهی کند تمام
در صد هزار سال، ارسطو نمیکند
کرد اکتفا به دنیی دون خواجه، کاین عروس
هیچ اکتفا، به شوهری او نمیکند
آن کو نوید آیهٔ «لا تقنطوا» شنید
گوشی به حرف واعظ پرگو نمیکند
زرق و ریاست زهد بهائی، وگرنه او
کاری کند که کافر هندو نمیکند
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال ۱۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
امین کیخا نوشته:
عروس در واقع اروس باید نوشته شود و در اصل به معنی سپید است و اروشا هم همین لغت است
👆⚐
آفتاب نوشته:
رَمَد : درد چشم
👆⚐
رضا نوشته:
بسیار زیبا
👆⚐
علی نوشته:
دوستان منظور مصرع دوم از بیت پنجم چیه؟ اونجا که میگه تب را کسی علاج، به طنزو نمیکند؟ معنی کلمه طنزو چیه؟
👆⚐
ایرج دریکوند نوشته:
طنزو : گمان میرود همان طنز باشد ۰واژه ی عربی طنز معانی زیادی دارد۰یکی از آنها سخن رمز آلود است ۰ با توجه به این نکته که بسیاری از انسانها برای درمان بیماری خود سراغ دعا و رمالی و کف بینی می رفتند شاید اشاره ی شیخ بهایی هم به این نکته بوده ۰ یعنی تب با جادو و دعا و ۰۰۰ بر طرف نمیشود و باید توسط دانش پزشکی دلیل تب را پیدا کرد۰
👆⚐
بی سواد نوشته:
ایرج ،
تنزو (طنزو) نام حشره خردی است که جوشانده آنرا در گذشته برای آرام کردن تب و سرفه به بیماران می خورانده اند.
👆⚐
سعید1400 نوشته:
آن را که پیر عشق به ماهی (به یک شب)کند تمام/در صد هزار سال ارسطو نمی کند،،،خیلی زیبا وجالبه،جالب از این جهت که شیخی عالم حتی درعلوم طبیعی و مهندسی ،ایجوری تقابل عشق و عقل رو مطرح میکنه و تمام قد از عشق دفاع میکنه،،،قابل توجه دانشمندان به اصطلاح روشنفکر امروز
👆⚐
ناصر دوستعلی نوشته:
سلام و وقت بخیر
اگر
تنزو (طنزو) نام حشره خردی است که جوشانده آنرا در گذشته برای آرام کردن تب و سرفه به بیماران می خورانده اند.
پس چرا جناب شیخ میگه
تب را کسی علاج، به طنزو نمیکند
؟
👆⚐
موثق نوشته:
سلام دوستان
منظور از طنزو جراحی است منظور شیخ بهایی اینکه که کسی که تب دارد نباید جراحی کرد. باتشکر یاحق
👆⚐
مهدی محبوبی نوشته:
بعد از بیت هفتم ( کرد اکتفا به دنیی دون خواجه ، کاین عروس )
و قبل از بیت ِ ( آن کو نوید آیه ی لا تقنطو شنید )
بیت ِ هشتم از متن اصلی ِ این شعر از شیخ بهایی در این پیج از گنجور نوشته نشده است و جا افتاده است .
لطفا در این صفحه ببت ِ زیر را اضافه کنید .
بیت ِ زیر باید بعد از بیت ِ هفتم نوشته شود :
تا پشت ِ خود به گنج ِ ازل داده ایم ما
ملک ِ ابد به جانب ِ ما رو نمی کند
با تشکر
👆⚐