نگارینا دل و جانم ته دیری
همه پیدا و پنهانم ته دیری
نمیدانم که این درد از که دیرم
همیدانم که درمانم ته دیری
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
نگارینا دل و جانم ته دیری
همه پیدا و پنهانم ته دیری
نمیدانم که این درد از که دیرم
همیدانم که درمانم ته دیری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۱
نگارینا دل و جانم ته دیری
همه پیدا و پنهانم ته دیری
نگارینا دل و جانم تو داری
همه پیدا و پنهانم تو داری
طبق تحقیق استاد میرافضلی (اینجا) این شعر متعلق بهشرفالدین شفروۀ اصفهانی شاعر قرن ششم است که در دورههای متأخر در قالب یک دوبیتی خلاصه شده و به باباطاهر نسبت داده شده است.
صورت کامل شعر به شکل زیر است:
نگارینا دل و جانم تو داری
همه پیدا و پنهانم تو داری
طریق کار این مفلس تو دانی
کلید بند و زندانم تو داری
چو من دعوی کنم، داور تو باشی
چو خواهم داد، دیوانم تو داری
مرا گفتی دلت دانی که دارد
بحمدالله نکو دانم، تو داری
من ار دامن ز تو کوته کنم نیز
چه حاصل، چون گریبانم تو داری
نمیدانم که این درد از که دارم
ولی دانم که درمانم تو داری
نگارینا دل و جانم تو داری
همه پیدا و پنهانم تو داری
طریق کار این مفلس تو دانی
کلید بند و زندانم تو داری
چو من دعوی کنم، داور تو باشی
چو خواهم داد، دیوانم تو داری
مرا گفتی دلت دانی که دارد
بحمدالله نکو دانم، تو داری
من ار دامن ز تو کوته کنم نیز
چه حاصل، چون گریبانم تو داری
نمیدانم که این درد از که دارم
ولی دانم که درمانم تو داری
نگارینا دل و جانم ته دیری
همه پیدا و پنهانم ته دیری
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.