گنجور

 
ازرقی هروی

منت تو گردن من بنده را

سخت به یک بار گران بار کرد

بنده مدیح تو به مقدار گفت

جود تو احسان نه به مقدار کرد

قیمت شعر از تو بیاموختست

آنکه خریداری اشعار کرد

چشم دلم خیره و در خواب بود

جود تواش روشن و بیدار کرد

در شعرا نامم ظاهر نبود

صلّتِ تو نامِ من اظهار کرد