چو دهقان تاک بنشاند، کند فردوس باغش را
بپاداش عمل گیتی برافروزد چراغش را
زخال گلعذاران تا که دیدم نیک دانستم
چو بر دل لالهٔ نورسته بنهاده است داغش را
چو گل بشکفت در بستان، تفقد کردی از بلبل
زهر سو طایری آمد، گرفت از وی سراغش را
صبا هر جاست آن مسکین، زپا افتاده از هجران
برو از بوی پیراهن معطر کن دماغش را
چو بلبل رفت از بستان، نشیند زاغ بر جایش
خدا یا دور دار از باغ دولت بانگ زاغش را
در آمد آیتی یاران کنون در بزم میخواران
الا لبریز کن ساقی در این مجلس ایاغش را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.