آن یکی پرسید از مجنون مگر
کز کدامین سوی قبله ست ای پسر
گفت اگر هستی کلوخی بیخبر
اینکت کعبه ست در سنگی نگر
کعبهٔ عشاق مولی آمدست
آن مجنون روی لیلی آمدست
چون تو نه اینی نه آن هستی کلوخ
قلبت از سنگ است ای بیشرم شوخ
گرچه کعبه قبلهٔ خلق جهانست
لیک دایم قبله جای کعبه جانست
در حرم گاهی که قرب جان بود
صد هزاران کعبه سرگردان بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، یکی از شخصیتها از مجنون میپرسد که قبله کجاست. مجنون در پاسخ میگوید اگر تو درک معنوی نداری، باید بدانی که کعبهای که به دنبالش هستی، تنها در سنگ وجود ندارد بلکه در قلب هر عاشق و در عشق واقعی است. او اشاره میکند که اگرچه کعبه مکان مقدسی برای عبادت است، اما حقیقت و قبله واقعی در دل و روح انسانها نهفته است. در نهایت، مجنون میگوید که در مسیر عشق، هزاران کعبه میتواند وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: یکی از مردم از مجنون پرسید که تو از کدام سمت به سوی قبله مینگری، ای پسر؟
هوش مصنوعی: اگر تو هستی همچون کلوخی بیخبر، باید بدانی که درون سنگی، کعبهای وجود دارد.
هوش مصنوعی: بیدار شدن عشق و احساسات عمیق در دل عاشقان، همچون مکانی مقدس و زیبا به نام کعبه، حس میشود. عشق مجنونانهای که در چهره لیلی نمایان است، به معنای حضور الهامبخش و دلنشین عشق در زندگی انسانهاست.
هوش مصنوعی: تو نه به این شکل هستی و نه به آن شکل، دل تو مانند سنگ است، ای بیشرم و بازیگوش.
هوش مصنوعی: هرچند که کعبه، مکان مقدس و قبلهٔ همه مردم است، اما در واقع، مرکز توجه و اصل وجود انسان، دل اوست که همواره به سوی این کعبه متمایل است.
هوش مصنوعی: در مکان مقدسی که قرب و نزدیکی به حقیقت و جان باشد، هزاران کعبه و عبادتگاه بیهدف و سرگردان وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.