در حرم بادی مگر میجسته بود
شیخ نصرآباد خوش بنشسته بود
جملهٔ استار کعبه در هوا
خوش همی جنبید از باد صبا
شیخ را خوش آمد آن از جای جست
درگرفت آن دامن پرده بدست
گفت ای رعنا عروس سر فراز
در میان مکه بنشسته بناز
جلوه داده چون عروسی خویش را
کرده بیجان عالمی درویش را
صد جهان مردم چو حیرانی ز تو
گشته هر زیر مغیلانی ز تو
عاشقی را هر نفس بندی کنی
کشته چندین جلوه تا چندی کنی
این تفاخر وین تکبر تا بکی
ای میان تو تهی پر تا بکی
گر ترا یکبار بیتی گفت یار
گفت یا عبدی مرا هفتاد بار
هرکه در سر محبت بنده شد
تا ابد هم محرم و هم زنده شد
سر او برتافت از پیشان کار
دوستان را در ربود از نور و نار
تا ز دوزخ فرد و آزاد آمدند
بی بهشت عدن دلشاد آمدند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.