یکی دیوانه بود از اهل رازی
نکردی هیچ جز تنها نمازی
کسی آورد بسیاری شفاعت
که تا آمد بجمعه در جماعت
امام القصّه چون برداشت آواز
همی آن غُر نُبیدن کرد آغاز
کسی بعد از نماز از وی بپرسید
که جانت در نماز از حق نترسید
که بانگ گاو کردی بر سر جمع؟
سرت باید بریدن چون سر شمع
چنین گفت او کامامم پیشوا بود
بدو چون اقتدای من روا بود
چو در الحمد گاوی میخرید او
ز من هم بانگِ گاوی میشنید او
چو او را پیش رو کردم بهر چیز
هر آنچ او میکند من میکنم نیز
کسی پیش خطیب آمد بتعجیل
سؤالش کرد ازان حالت بتفصیل
خطیبش گفت چون تکبیر بستم
دهی مِلکست جائی دور دستم
چو در الحمد خواندن کردم آغاز
بخاطر اندر آمد گاو دِه باز
ندارم گاو گاوی میخریدم
که از پس بانگ گاوی میشنیدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این داستان، فردی دیوانه از اهل راز تنها به نماز توجه داشت و هیچ کار دیگری نمیکرد. روز جمعه، او به جماعت نماز رفت و هنگام نماز، صدای بلندی شبیه به صدای گاو از او برخاست. پس از نماز، یکی از نمازگزاران از او پرسید که چرا در نماز اینگونه عمل کرد و آیا از خدا نمیترسد. دیوانه پاسخ داد که چون امام جماعت اینگونه میخواند، او هم همان کار را میکند. او توضیح داد که وقتی امام در حمد مشغول خواندن بود، به یاد گاوی که باید بخرد، صدایش درآمد. در حقیقت، او بدون اینکه خود بخواهد، رفتار امام را تقلید کرده بود. این داستان نشاندهندهٔ تقلید و تأثیرپذیری انسانها از یکدیگر است.
هوش مصنوعی: یک دیوانه از مردم رازی وجود داشت که هیچ کاری جز یک نماز تنهایی انجام نداد.
هوش مصنوعی: کسی آمد و درخواست کمک زیادí کرد، به محض اینکه به جمعیت رسید، در مراسم جمعه حضور پیدا کرد.
هوش مصنوعی: امام داستان وقتی شروع به خواندن کرد، در همان لحظه صدای غران و نغمهای بهپا کرد.
هوش مصنوعی: کسی بعد از نماز از او پرسید که آیا در نماز از خداوند حیا نکردی؟
هوش مصنوعی: چه کسی صدای گاو را بر جمع مردم بلند کرده است؟ سزاوار است که سر او را مانند سر شمع قطع کنند.
هوش مصنوعی: او گفت که امام من پیشوای من است و پیروی از او برای من جایز و مناسب میباشد.
هوش مصنوعی: وقتی که در حمد خداوند گاوی میخرید، او هم از من صدای گاوی را میشنید.
هوش مصنوعی: وقتی او را در جلوی خود قرار دادم، برای هر چیزی که او انجام میدهد، من هم همان کار را انجام میدهم.
هوش مصنوعی: شخصی سریعاً به خطیب نزدیک شد و از او درباره یک وضعیت خاص به طور مفصل سؤال کرد.
هوش مصنوعی: شخصی که سخنرانی میکند، میگوید وقتی من تکبیر میگویم، یعنی در واقع باید به این نکته توجه داشته باشی که عرصهای که در آن هستیم بسیار بزرگ و دور از دسترس است.
هوش مصنوعی: وقتی شروع به خواندن حمد کردم، ناگهان یاد گاوی از ده افتادم.
هوش مصنوعی: من چیزی ندارم، اما اگر داشتم، گاوی میخریدم که بتواند صدای گاوی دیگر را بشنود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.