ای هجر تو وصل جاودانی
واندوه تو عین شادمانی
در عشق تو نیم ذره حسرت
خوشتر ز حیات جاودانی
بی یاد حضور تو زمانی
کفر است حدیث زندگانی
صد جان و هزار جان نثارت
آن لحظه که از درم برانی
کار دو جهان من برآید
گر یک نفسم به خویش خوانی
با خوندان و راندنم چه کار است
خواه این کن و خواه آن تو دانی
گر قهر کنی سزای آنم
ور لطف کنی برای آنی
صد دل باید به هر زمانم
تا تو ببری به دلستانی
گر بر فکنی نقاب از روی
جبریل سزد به جانفشانی
کس نتواند جمال تو دید
زیرا که ز دیده بس نهانی
نی نی که به جز تو کس نبیند
چون جمله تویی بدین عیانی
در عشق تو گر بمرد عطار
شد زندهٔ دایم از معانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عمق عشق و وابستگی خود اشاره میکند. او از رنج هجر و شادی وصل سخن میگوید و بیان میکند که حتی در حسرت عشق، لذت بیشتری نسبت به زندگی ابدی وجود دارد. یاد کردن از محبوب برای او حیات را معنا میبخشد و او حاضر است جانش را فدای لحظهای از حضور محبوب کند. شاعر همچنین به عظمت و زیبایی محبوب اشاره داشته و میگوید هیچکس نمیتواند جمال او را ببیند، زیرا او بسیار فراتر از آن است که در دسترس باشد. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که عشق باعث زنده ماندن و معانی عمیقتری در زندگی میشود.
هوش مصنوعی: دوری تو در واقع پیوندی همیشگی است و غم تو به نوعی شادی را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: در عشق تو حتی یک ذره حسرت هم برای من از زندگی ابدی بهتر است.
هوش مصنوعی: زندگی بدون یاد تو همچون کفر است و زمانی بیحضور تو معنایی ندارد.
هوش مصنوعی: من آمادهام تا جانهایم را فدای لحظهای کنم که تو از درم بیرون بروی.
هوش مصنوعی: اگر یک نفر خودت را به نزد خود فراخوانی و با او ارتباط برقرار کنی، تمام امور زندگیام به خوبی پیش خواهد رفت.
هوش مصنوعی: من را چه به خواندن و چه به راندن، هر چه بخواهی انجام بده، تو خود میدانی.
هوش مصنوعی: اگر از من ناراحت شوی، مجازات آن را میپذیرم، و اگر لطف و محبت کنی، دلیل آن را میدانم.
هوش مصنوعی: برای اینکه تو را به دل خود راه دهم، باید صد قلب را در هر لحظه تحمل کنم.
هوش مصنوعی: اگر پرده را از چهره جبرئیل برداری، این کار شایستهای است که نیاز به فدای جان دارد.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند زیبایی تو را ببیند، زیرا تو چنان پنهانی هستی که از دیدهها دوری.
هوش مصنوعی: نه، هیچکس جز تو را نمیبیند، زیرا تو به طور آشکار، همه چیز را در خود داری.
هوش مصنوعی: اگر عطار در عشق تو بمیرد، همیشه زنده خواهد بود از نتایج و معانی عشق.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن جنگی مرد شایگانی
معروف شده به پاسبانی
در گردنش از عقیق تعویذ
بر سرش کلاه ارغوانی
بر روی نکوش چشم رنگین
[...]
ای چشم و چراغ آن جهانی
وی شاهد و شمع آسمانی
خط نو نبشته گرد عارض
منشور جمال جاودانی
بی دیده ز لطف تو بخواند
[...]
عشقست نشان بی نشانی
از خود چو برون شوی بدانی
ای غایت عیش این جهانی
ای اصل نشاط و شادمانی
گر روح بود لطیف روحی
ور جان باشد عزیز جانی
گفتی که چگونهای تو بیما
[...]
تا بشنیدم که ناتوانی
دلتنگ شدم چنانکه دانی
گفتم شخصی بدان لطیفی
افسوس بود به ناتوانی
افتاد ز هاتفی به گوشم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.