زلف را تاب داد چندانی
که نه عقلی گذاشت نه جانی
نیست در چار حد جمع جهان
بی سر زلف او پریشانی
کس چو زلف و لبش نداد نشان
ظلماتی و آب حیوانی
دهن اوست در همه عالم
عالمی قند در نمکدانی
دی برای شکر ربودن ازو
میشدم تیز کرده دندانی
لیک گفتم به قطع جان نبرم
او چنین تیز کرده مژگانی
بامدادی که تیغ زد خورشید
مگر از حسن کرد جولانی
گوی سیمین او چو ماه بتافت
گشت خورشید تنگ میدانی
لاجرم شد ز رشک او جاوید
زرد رویی کبود خلقانی
جرم خورشید بود کز سر جهل
پیش رویش نمود برهانی
هست نازان رخش چنانکه به حکم
هرچه او کرد نیست تاوانی
ماه رویا اسیر تو شدهاند
هر کجا کافر و مسلمانی
صد جهان عاشقند جان بر دست
جمله در انتظار فرمانی
پرده برگیر تا برافشانند
هرکجا هست جان و ایمانی
چند سازی ز زلف خم در خم
دار اسلام کافرستانی
تا به دامن ز عشق تو شق کرد
هر که سر بر زد از گریبانی
ندمد در بهارگاه دو کون
سبزتر از خط تو ریحانی
نتواند شکفت در فردوس
تازهتر از رخت گلستانی
من چنانم ز لعل سیرابت
که بود تشنه در بیابانی
گر دهی شربتیم آب زلال
شوم از عشق آتشافشانی
ورنه در موکب ممالک تو
کرده گیر از فرید قربانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت ظاهری و باطنی معشوق است. شاعر به توصیف زلف و لب معشوق میپردازد و بیان میکند که این زیبایی فراتر از عقل و جان انسانهاست و همه چیز در جهان تحت تأثیر این زیبایی قرار دارد. او از عشق و اشتیاق خود به معشوق میگوید و اینکه دیگران نیز در انتظار جلب توجه و محبت او هستند. شاعر همچنین اشاره میکند که معشوق مانند خورشید درخشان و زیباست و در مقایسه با او، دیگر مظاهر زیبایی، هیچگونه ارزشی ندارند. در نهایت، شاعر خود را در برابر این عشق عمیق و سوزان معرفی میکند و آرزو دارد که با محبت معشوق، جانش سیراب شود.
هوش مصنوعی: زلف او به قدری پیچ و تاب دارد که نه عقلی را میگذارد و نه جانی را.
هوش مصنوعی: در هیچ کجای جهان، جایی که سر و سامان باشد، نمیتوان بدون زیبایی و جذابیت او را یافت؛ این زیبایی باعث ایجاد نظم و هماهنگی در هر چیز است.
هوش مصنوعی: هیچ کس مانند زلف و لب او نشانهای از تاریکی و جلوههای زندگی ابدی ندارد.
هوش مصنوعی: او در جهان مانند قند در نمکدانی است، که کلامش شیرین و دلنشین است.
هوش مصنوعی: دیروز برای قدردانی از او، با دندان تیز و آماده اقدام کردم.
هوش مصنوعی: با این حال، گفتم که جانم را نمیگیرم، او اینقدر با چشمهای نازک و تیزش، مرا تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: در صبحی که خورشید با زیباییاش خود را نمایان کرد، گویی با تیغی درخشنده به دنیا سلامی تازه داد.
هوش مصنوعی: صوت دلنواز و زیبا او مانند نوری درخشان است که باعث میشود آفتاب در میدان رقابت کمنورتر به نظر برسد.
هوش مصنوعی: به همین دلیل، به خاطر حسادت او، همیشه چهرهای زرد و کبود به من داد.
هوش مصنوعی: به دلیل نادانی، خورشید را به اشتباه متهم کردند و دلیل این اتهام را پیش رویش آوردند.
هوش مصنوعی: رخسار زیبا و دلربا او آنقدر جذاب است که هر کاری که انجام دهد، عواقبی ندارد و هیچکس نمیتواند از او خشمگین شود.
هوش مصنوعی: ماه رویا به خاطر زیباییات تحت تأثیر قرار گرفته و در هر جایی که بروی، میان کافران و مسلمانان، تو را میبیند.
هوش مصنوعی: صدها جهان عاشق وجود دارند که جانشان را در دستان خود گرفتهاند و همه در انتظار یک فرمان هستند.
هوش مصنوعی: پرده را کنار بزن تا در هر مکانی که روح و ایمان وجود دارد، نور و زیبایی را منتشر کنند.
هوش مصنوعی: چند بند به زلفی که در هم پیچیده است و در دار اسلام تاریک و کافرستان میماند.
هوش مصنوعی: هر کسی که از عشق تو سر برآورد، به دامن تو خواهد آمد و تسلیم محبت تو خواهد شد.
هوش مصنوعی: در بهارگاه، سبزتری از گل خوشبو و زیبای تو وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در بهشت هم زیباتر از چهره تو چیزی نمیتواند شکوفا شود.
هوش مصنوعی: من به گونهای هستم که مانند کسی هستم که در بیابان تشنه است و به سرخی لعل (سنگ قیمتی) تو اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر به من شربتی بدهی، مانند آب پاک و زلال، از عشق به آتش عشق خواهیم افشاند.
هوش مصنوعی: اگرچه در پی ملتها و حکومتهای تو هستی، اما نهتنها میتوانی از فرید قربانی بگیری، بلکه این کار اتفاقاً جزو ویژگیهای توست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساخت آنگه یکی بیوگانی
هم بر آئین و رسم یونانی
ما به هر مجلسی ز تو زده ایم
همچو بلبل هزاردستانی
بسته کاری نکرده ای با ما
مردمی کرده ای فراوانی
زود در هر چه خواستیم از تو
[...]
تا کی این لاف در سخن رانی
تا کی این بیهده ثنا خوانی
گه برین بی هنر هنر ورزی
گه بر آن بی گهر درافشانی
با چنین مهتران بی معنی
[...]
ای پناه همه مسلمانی
رافع بن علی شیبانی
تاج دینی و از مکارم تو
همه اصحاب دین بآسانی
در معالی بلند مرتبتی
[...]
من یکی شاعرم نه سامانی
نز نژاد ملوک ساسانی
نه مرا باد حشمت میری
نه مرا اسب و طوق سلطانی
نه غلامان رومی و خزری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.