آن را که نیست در دل ازین سر سکینهای
نبود کم از کم و بود از کم کمینهای
خواهی که از قرینه بدانی که عشق چیست
ناخورده می ز عشق ندانی قرینهای
در دار ملک عشق خلیفه کسی بود
کو را بود ز در حقیقت خزینهای
مرغی است جان عاشق و چندانش حوصله
کز هر دو کون لایق او نیست چینهای
شهبیت سر عشق که مطلوب جمله اوست
بیتی است بس عجب مطلب از سفینهای
عمری ز عرش و فرش طلب کردی این حدیث
چل روز نیز واطلب از قعر سینهای
در عشق اگر سکینه پدید آیدت نکوست
لیکن به زهد هیچ نیرزد سکینهای
طوفان عشق چون ز پس و پیش در رسد
جز در درون سینه نیابی سفینهای
ای ساقی امشب از سر این جمع برمخیز
هر لحظه پر کن از می دوشین قنینهای
چندان شراب ده تو که با منکر و مقر
در سینهای نه مهر بماند نه کینهای
بشکن پیاله بر در زهاد تا مگر
در پای زاهدی شکند آبگینهای
عطار در بقای حق و در فنای خود
چون بوسعیدمهنه نیابی مهینهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از عطار نیشابوری به عشق و حالاتی که عاشق تجربه میکند، اشاره دارد. در این اشعار، عشق به عنوان یک حقیقت عمیق و رازآلود مطرح میشود که برای درک آن، باید تجربهاش کرد. شاعر به سکینه و آرامش ناشی از عشق، ماهیت آن و همچنین تلاشهایی که در طول عمر برای فهمیدن عشق انجام میشود، میپردازد.
عطار به زیبایی به توصیف حالاتی میپردازد که در آن عرفان و طرب به هم میآمیزند و از زهد و ریاضت جدا میشوند. او به عشق به عنوان طوفانی اشاره میکند که میتواند تمام وجود انسان را زیر و رو کند و در نهایت از می و شراب به عنوان سمبل عشق و شور زندگی سخن میگوید.
شاعر به زهاد و عابدان نیز انتقاد میکند و میگوید که در عشق، احساسات واقعی و عمیق بر همه چیز غلبه دارد و به تفکر و زهد صرف نمیارزد. در نهایت، عشق را عمیقتر از زهد میداند و آن را به عنوان یک حقیقت شگفتانگیز و متعالی معرفی میکند.
هوش مصنوعی: آن کسی که در دلش آرامش و سکینهای وجود ندارد، هیچ گاه نمیتواند احساس کمبود یا چیزی کمتر از آن را تجربه کند؛ زیرا او حتی از کمترین چیزها هم برخوردار نیست.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از نشانهها بفهمی که عشق چیست، باید عشق را بچشی؛ وگرنه بدون تجربه عشق، نمیتوانی هیچ نشانهای از آن را درک کنی.
هوش مصنوعی: در سرزمین عشق، فردی همچون خلیفه وجود داشت که در درون خود، گنجینهای از حقایق و معانی عمیق را حمل میکرد.
هوش مصنوعی: عاشق مثل پرندهای است که در دلش اصرار و شوق زیادی دارد، اما آنقدر تحمل و صبرش کم است که هیچ یک از دو طرف او را راضی نمیکند و نمیتواند به آرامش برسد.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان اهمیت و زیبایی عشق میپردازد و به این موضوع اشاره میکند که در میان اشعار و آثار ادبی، یک شعر خاص وجود دارد که به طور خاص به عشق اشاره دارد و دارای موضوعی شگفتانگیز است. به نوعی میتوان گفت که این شعر به عنوان یک کشتی برای سفر در دریای عشق شناخته میشود و ارزش و جذابیت زیادی دارد.
هوش مصنوعی: زندگیات را صرف جستجوی حقایق و معانی از آسمان و زمین کردی، ولی اکنون که به اوج رسیدهای، از عمق دل خود نیز بپرس.
هوش مصنوعی: اگر در عشق آرامشی برایت ایجاد شود، چیز خوبی است، اما هیچ کدام از زهد و خودداری ارزش آن آرامش را ندارد.
هوش مصنوعی: عشق مانند طوفانی است که از جهات مختلف به سراغ انسان میآید و اگر کسی بخواهد در این طوفان نجات پیدا کند، تنها در درون خود میتواند پناهگاهی پیدا کند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، امشب از میان این جمع بلند شو و هر لحظه جام مرا از شراب خوشمزه پر کن.
هوش مصنوعی: هرقدر که میتوانی به من شراب بده، زیرا وقتی در دل تو احساسات منفی و قضاوتهای سخت وجود داشته باشد، نه محبت باقی میماند و نه نفرت.
هوش مصنوعی: بهتر است پیاله را بر در زاهدان بشکنیم، شاید این کار باعث شود که در پای یک زاهد، جامی شکستنی بیفتد.
هوش مصنوعی: عطار در جریان بقای حقیقت و از دست دادن خود مانند بوسعید مهنه است. در این حال نمیتوانی چیزی جز حقیقت را ببینی یا درک کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای صورتت ز گوهر معنی خزینهای
ما را ز داغ عشق تو در دل دفینهای
دانی که آه سوختگان را اثر بود
مگذار نالهای که برآید ز سینهای
زیور همان دو رشته مرجان کفایت است
[...]
ساقی ز بامداد بیاور قِنینهای
بردار بانگِ قهقهه از آبگینهای
نقدینه بهشت مهیّا نمیشود
لطفی کنی ز ما بستانی رهینهای
حالی در این معامله مصرف نمیشود
[...]
ای ماه و مشتری ز جمالت قرینهای
وز گیسوی تو هر شکنی عنبرینهای
گر میزنی به تیغ، نداریم سر دریغ
سر چون توان کشید ز مهری به کینهای؟
مرغ دلم به داغ غمت تن فرو دهد
[...]
ای صافتر تو را ز هر آئینه سینهای
آرد مگر در آینه رویت قرینهای
مایل به رحم شد فلک کینهجو به من
با من ولی هنوز تو در فکر کینهای
خورشید اگر چه شاه سپهر است لیک هست
[...]
دارم نگار سنگدل سیم سینهای
کز فرط مهر او به دلم نیست کینهای
او همچو کعبه ساکن و خلقی بسان حاج
احرام بسته سوی وی از هر مدینهای
چون زلف عنبرین که بود زیب گردنش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.