خال مشکین بر آفتاب مزن
شیوهای دیگرم بر آب مزن
گر به آتش نمیزنی آبی
آتشم در دل خراب مزن
صد گره هست از تو بر کارم
گرهی نو ز مشک ناب مزن
برد زنجیر زلف تو دل من
قفل بر لؤلؤ خوشاب مزن
فتنه را بیش ازین مکن بیدار
راهم از چشم نیم خواب مزن
شب تاریک ره زنند نه روز
راه را روز و آفتاب مزن
دل عطار مرغ دانهٔ توست
مرغ خود را به ناصواب مزن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به معشوق خود خطاب میکند و نسبت به رفتار و تأثیرات او هشدار میدهد. او از معشوق میخواهد که به آزار و فتنهگری ادامه ندهد و همچنین از او درخواست میکند که در کارهایش با نیات پاک و درست عمل کند. شاعر به کاربرد نمادهایی مانند "آتش"، "زنجیر زلف" و "مرغ دانه" اشاره میکند تا به عمق احساساتش درباره عشق و تأثیر آن بر زندگیاش بپردازد. او به طور کلی از معشوق میخواهد که آرامش را بداند و به دل او آسیب نرساند.
هوش مصنوعی: به جای اینکه زیبایی خود را به چشمان دیگران نمایان کنی، با روشی متفاوت و خلاقانه، وجود خود را به نمایش بگذار.
هوش مصنوعی: اگر آتش نمیزنی که دل مرا بسوزاند، پس آبی هم بر آتش درونم نریز.
هوش مصنوعی: از تو مشکلات زیادی بر دوشم هست، اما از عطر خوش مشک تازهای برای من اضافه نکن.
هوش مصنوعی: زنجیرهای زلف تو دل مرا به تسخیر درآورده است، پس بر مرواریدهای زیبا آتش نزن.
هوش مصنوعی: فتنه را بیشتر بیدار نکن، از خواب نیمهخیزم به من آسیب نزن.
هوش مصنوعی: در شب تاریک به راه رفتن بپردازید، نه در روز که نور خورشید ممکن است مانع شود.
هوش مصنوعی: دل عطار دوستدار توست، اما خودت را به خاطر کارهای نادرست آسیب نزن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.