چاره نیست از توام چه چاره کنم
تا به تو از همه کناره کنم
چکنم تا همه یکی بینم
به یکی در همه نظاره کنم
آنچه زو هیچ ذره پنهان نیست
همچو خورشید آشکاره کنم
ذرهآی چون هزار عالم هست
پرده بر ذره ذره پاره کنم
تا که هر ذره را چو خورشیدی
بر براق فلک سواره کنم
صد هزاران هزار عالم را
پیش روی تو پیشکاره کنم
پس به یک یک نفس هزار جهان
تحفهٔ چون تو ماه پاره کنم
چون کنم قصد این سلوک شگرف
کوکب کفش از ستاره کنم
شیر دوشم هزار دریا بیش
لیک پستان ز سنگ خاره کنم
ذرههای دو کون را زان شیر
همچو اطفال شیرخواره کنم
چون کمال بلوغ ممکن نیست
چکنم گور گاهواره کنم
ای عجب چون بسازم این همه کار
هیچ باشد همه چه چاره کنم
عاقبت چون فلک فرو ریزم
این روش گر هزار باره کنم
همه چون چرخ گرد خود گردم
گرچه خورشید پشتواره کنم
نرهم از دو کون یک سر موی
مگر از خویشتن گذاره کنم
چون ز معشوق محو گشت فرید
تا کیش مرغ عشق باره کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و تلاش فردی است که میخواهد به معشوق خود نزدیک شود. شاعر از چالشها و آرزوهای خود برای درک و رسیدن به معشوق سخن میگوید. او میخواهد تمام ذرات جهان را به نحوی به هم پیوند دهد و آنها را مانند خورشید درخشان کند. شاعر از قدرت و عظمت عشق میگوید و اینکه چگونه میتواند همه چیز را به عشق خود تقدیم کند. در نهایت، او به وضعیت محو شدن در معشوق اشاره میکند و تلاش میکند به درک کامل عشق و وجود معشوق برسد.
هوش مصنوعی: چارهای ندارم، نمیدانم چه کار کنم که بتوانم از همه چیز به تو نزدیکتر شوم.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم کاری کنم که همه را به صورت یکپارچه ببینم و در همهچیز یکی را مشاهده کنم؟
هوش مصنوعی: هر چه که از او پنهان نیست، مانند خورشید روشن و واضح به نمایش میگذارم.
هوش مصنوعی: یک ذره به اندازه هزار جهان وجود دارد؛ من میخواهم پرده را از روی آن ذره کنار بزنم و همه چیز را آشکار کنم.
هوش مصنوعی: میخواهم هر ذرهای از وجود را مانند خورشید، در آسمان درخشان و پرچمدار قرار دهم.
هوش مصنوعی: من میتوانم هزاران دنیا و عالم را به خاطر تو در دسترس قرار دهم و به تو تقدیم کنم.
هوش مصنوعی: من با هر نفسی میتوانم هزاران جهان را به خاطر تو، که همچون ماهی زیبا و درخشان هستی، تقدیم کنم.
هوش مصنوعی: من چگونه میتوانم به این مسیر شگفتانگیز بروم وقتی که میخواهم زیبایی را از ستارهای سرشار کنم؟
هوش مصنوعی: من قدرت و توانایی زیادی دارم و میتوانم کارهای بزرگ و دشوار انجام دهم، اما در عین حال به دلیل سختیهایی که در مسیر وجود دارد، به ناچار مجبورم برای به دست آوردن آنچه میخواهم، تلاش بیشتری بکنم.
هوش مصنوعی: من میخواهم ذرههای موجودات را با آن شیر به مانند کودکان شیرخوار پرورش دهم.
هوش مصنوعی: وقتی به کمال و رشد نمیرسم، چه کار میتوانم بکنم؟ باید به یادآورم که گهوارهام را به گور تبدیل کنم.
هوش مصنوعی: عجب است که با وجود همه تلاشی که برای انجام این کارها کردهام، در نهایت به هیچ نتیجهای نرسیدهام. نمیدانم چه باید بکنم.
هوش مصنوعی: در نهایت، وقتی که سرنوشت بر من تسلط پیدا کند، این راه و روش را حتی اگر هزار بار هم تکرار کنم، نتیجهای نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: همه مانند چرخ دور خود میچرخند، هرچند که من خورشید را به عنوان حمایت خود قرار دهم.
هوش مصنوعی: من خود را از دو طرف جمع میکنم، اما برای اینکه به حقیقت و ذات خود برسم، باید از هویت خود عبور کنم.
هوش مصنوعی: وقتی که فرید از عشق معشوقش غافل شد، دیگر چگونه میتوانم خود را مانند پرندهای عاشق به نمایش بگذارم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
وانگه این خم به سنگ پاره کنم
صید را از گزند چاره کنم
من شما را بتیغ پاره کنم
همچو قصاب بر قناره کنم
هر شب از شوق جامه پاره کنم
عاشق عاشقم، چه چاره کنم
گر برآید مه از گریبانش
دامن از گریه پر ستاره کنم
از درونم برون نخواهد رفت
[...]
تا به کی سینه پاره پاره کنم؟
وای من! وای من! چه چاره کنم؟
شکنم خامه، صفحه پاره کنم
سینه می جوشدم، چه چاره کنم؟
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.