خویش را چند ز اندیشه به سر گردانم
وز تحیر دل خود زیر و زبر گردانم
دل من سوختهٔ حیرت گوناگون است
تا کی از فکرت خود سوختهتر گردانم
چون درین راه به یک موی خطر نیست مرا
پس چرا خاطر خود گرد خطر گردانم
می نیاید ز جهان هم نفسی در نظرم
گرچه بسیار ز هر سوی نظر گردانم
چون ز دلتنگی و غم در جگرم آب نماند
چند بر چهره ز غم خون جگر گردانم
نیست در مذهب من هیچ به از تنهایی
گر بسی بنگرم و مسئله برگردانم
نان خشکم بود و گر به تکلف بزیم
از دو چشم آب برو ریزم و تر گردانم
آری ای دوست به جز دانهٔ خود نتوان خورد
خویش را فیالمثل ار مرغ بپر گردانم
تا کی از غصه و غم غصه و غم ای عطار
سر فرو پوش که سرگشته و سرگردانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به سر و سامان دادن به افکار و احساسات خود میپردازد. او از دلدادگی و درد درون خود سخن میگوید و به تحیر و سردرگمیاش اشاره میکند. دلش از تنهایی و غم سوخته و تا زمانی که از این مشکلات رنج میبرد، نمیتواند به آرامش برسد. او به خطر کردن و ریسک کردن در زندگیاش فکر میکند، اما متوجه میشود که تنهایی بهترین گزینه برایش است. در نهایت، شاعر احساس میکند که خود را درگیر غم و اندوه کرده و از دوستانش میخواهد که به حال او نگاه کنند، چرا که او در سرگشتگی به سر میبرد.
هوش مصنوعی: چرا باید خود را به فکر و اندیشه مشغول کنم و دل را در سردرگمی و تردید قرار دهم؟
هوش مصنوعی: دل من به خاطر فکر و حیرتهای مختلف سوخته است و نمیدانم تا کی باید به این حالت ادامه دهم و خود را بیشتر از این ناراحت کنم.
هوش مصنوعی: من در این مسیر هیچ خطری احساس نمیکنم، پس چرا باید خیالم را به خطر انداخته و نگران کنم؟
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ موجودی که همنفس من باشد در نظر نمیآید، هرچند از هر طرف نگاه میکنم و به بسیاری از افراد توجه میکنم.
هوش مصنوعی: وقتی از دلتنگی و غم دیگر در وجودم چیزی باقی نمانده، احساس میکنم که درد و غمم را بر چهرهام به نمایش بگذارم.
هوش مصنوعی: در باورهای من، هیچ چیزی بهتر از تنهایی نیست، حتی اگر بخواهم درباره آن فکر کنم یا آن را تحلیل کنم.
هوش مصنوعی: من نان خشکی دارم و اگر بخواهم به زحمت هم که شده بخورم، از دو چشمانم اشک میریزم و آن را تر میکنم.
هوش مصنوعی: بله، ای دوست، به جز دانهای که خودت فراهم کردهای، نمیتوانی چیزی دیگری بخوری. مانند این است که اگر مرغ را بچرخانی، تنها میتواند از دانهای که خودش پیدا کرده، تغذیه کند.
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که با غم و اندوه دست و پنجم بسیار خسته و سرگردان هستم، ای عطار، چرا که نمیتوانم این وضعیت را تحمل کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
من ز هجران تو سرگشته و سرگردانم
به چه رو من ز سر کوی تو سرگردانم
به سر کوی وفای تو بتا در طلبت
همچو گویی من غمدیده به سرگردانم
آسیاب نظرم تا بکی ای جان ز فراق
[...]
کیستم من که ز فرمان تو سرگردانم؟
آب در دیده به صد خون جگر گردانم
نه چنان آمده عشقت که به افسون برود
نه چنان رفته ز دل صبر که برگردانم
دارم آن صبر که گر در قدحم زهر کنند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.