بردار صراحیی ز خمار
بربند به روی خرقه زنار
با دردکشان دردپیشه
بنشین و دمی مباش هشیار
یا پیش هوا به سجده درشو
یا بند هوا ز پای بردار
تا چند نهان کنی به تلبیس
این دین مزورت ز اغیار
تا کی ز مذبذبین بوی تو
یک لحظه نخفته و نه بیدار
گر زن صفتی به کوی سر نه
ور مرد رهی درآی در کار
سر در نه و هرچه بایدت کن
گه کعبه مجوی و گاه خمار
چون سیر شدی ز هرزه کاری
آنگاه به دین درآی یکبار
گه آیی و گاه بازگردی
این نیست نشان مرد دیندار
چیزی که صلاح تو در آن است
بنیوش که با تو گفت عطار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نقد وضعیت افراد دارای دین و ایمان میپردازد که در پی حالاتی متضاد هستند. شاعر به مخاطب توصیه میکند که از شیواتی نظیر سرگشتگی و تذبذب پرهیز کرده و به جای نارضایتی از وضعیت، با تکیه بر ایمان و عبودیت واقعی در مسیری ثابت و درست حرکت کند. او به این نکته اشاره میکند که نباید به دنبال مادیات و لذات دنیوی مانند شراب و میخانه بود و به جای آن باید در جستجوی حقیقت و دین واقعی بود. در نهایت، شاعر به اهمیت پایبندی به ایمان و پرهیز از سردرگمی و تزلزل در اعتقادات تأکید میکند.
هوش مصنوعی: لیوانی پر از شراب را از میخانه بردار و به دور کمر عارفانهات ببند.
هوش مصنوعی: با افرادی که درگیر درد و رنج هستند، همراه شو و لحظهای آرام و بیتوجه نباش.
هوش مصنوعی: یا خود را به تسلیم در برابر عشق و احساس بسپار و یا از دست و پای خواهشها و تمناها رها شو.
هوش مصنوعی: چقدر میخواهی دین واقعیات را با تظاهر و فریب پنهان کنی تا دیگران نفهمند؟
هوش مصنوعی: تا کی باید در حال سردرگمی و تردید از عطر تو به شوق و ناامیدی بگذرانم، نه لحظهای در آرامش و نه لحظهای در بیداری؟
هوش مصنوعی: اگر زنی با خصوصیات خاصی به کوچهای برود، مردی هم اگر در آن مسیر باشد، باید وارد عمل شود و کاری انجام دهد.
هوش مصنوعی: در دل خود جستجو کن و به دنبال حقیقت باش، نه اینکه فقط در مکانهای مقدس یا در حالتهای مستی به دنبالش بگردی.
هوش مصنوعی: زمانی که از کارهای بیهوده و بیفایده سیر و خسته شدی، آنگاه میتوانی یک بار به دین و آموزههای آن روی بیاوری.
هوش مصنوعی: گاهی میرسی و گاهی دور میشوی، این رفتار نشانهی انسانی مومن و دیندار نیست.
هوش مصنوعی: به آنچه که برای تو خوب و مفید است گوش فرا بده، زیرا عطار به تو چیزی گفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فدای آن قد و زلفش که گویی
فرو هشته است از شمشاد شمشار
آن طره مشکریز دلدار
کرده است مرا به غم گرفتار
گر بنده به خدمتت نیامد
زو منت بی شمار میدار
ور یک دو سه روز کرد تقصیر
در خدمت تو عبث مپندار
زیرا که تو کعبه جلالی
[...]
عاجز شدم از گرانی بار
طاقت نه چگونه باشد این کار
ای عشق تو کیمیای اسرار
سیمرغ هوای تو جگرخوار
سودای تو بحر آتشین موج
اندوه تو ابر تند خونبار
در پرتو آفتاب رویت
[...]
بر هر ذره ای که در جهانست
منت دارد هزار خروار
بی دفتر ملک او زمانه
از پشت شکم کند چو طومار
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.