سر زلف تو پر خون مینماید
رجوع از صیدش اکنون مینماید
کمند زلف تو در صید یارب
چگونه چست و موزون مینماید
شب زلف تو خوش باد از پی آنک
همه کارش شبیخون مینماید
که میداند که آن زنجیر زلفت
چگونه عقل مجنون مینماید
چو زلف تو بشوریده است عالم
رخت از پرده بیرون مینماید
ز حسن روی تو چون روی تابم
که هر ساعت در افزون مینماید
عجب خاصیتی دارد رخ تو
که از شبرنگ گلگون مینماید
چو دریا چشم من زان گشت در عشق
که درجت در مکنون مینماید
دهانت ای عجب سی در مکنون
ز چشم سوزنی چون مینماید
مرا گفتی دلت یکرنگ گردان
که صد رنگ او چو گردون مینماید
مرا کو دل ندارم هیچ دل من
وگر دارم دلی خون مینماید
دل عطار با خاک در تو
چو خونی کرده معجون مینماید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت زلف و چهره معشوق پرداخته است. شاعر از زلف معشوق به عنوان نماد جذابیت و فریبندگی یاد کرده و آن را به کمند و صید تشبیه کرده است. زلف او نه تنها زیباست، بلکه افکار و احساسات عاشق را نیز به هم میریزد و عقل را دیوانه میکند. شاعر همچنین نسبت به زیبایی صورت معشوق و تاثیری که بر دلها دارد، ابراز شگفتی میکند و احساس خود را نسبت به عشق و دلباختگی نشان میدهد. در نهایت، شاعر به ارتباط خود با معشوق اشاره میکند و بیان میکند که دلش حتی اگر دلی نداشته باشد، باز هم تحت تاثیر زیبایی و ویژگیهای معشوق قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: موهای تو بهگونهای به نظر میرسد که مانند خونریزی است و اکنون نشان میدهد که از شکار دست کشیده است.
هوش مصنوعی: زلفهای تو مانند یک کمند در حال شکار است و چقدر زیبا و هماهنگ به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: شب زلف تو خوشباد، زیرا تمام کارهای عشق و دلدادگی به شکلی ناگهانی و غافلگیرکننده جلوه میکند.
هوش مصنوعی: کسی که بداند زنجیرهای موهای تو چه تأثیری بر عقل آدمی دارد و چگونه او را دیوانه میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که زلف تو پریشان شده، جهان جلوههای چهرهات را بدون پرده نشان میدهد.
هوش مصنوعی: زیبایی چهرهی تو مانند تابش آفتاب است که هر لحظه بیشتر و بیشتر درخشش و درستی آن نمایان میشود.
هوش مصنوعی: رخسار تو آنقدر زیبا و دلرباست که جلوهای شگفتانگیز و جذاب دارد، مانند درخشندگی گل سرخ.
هوش مصنوعی: چشم من به عشق تبدیل به دریایی شده که عمق و رازهایش در درونش نهفته است و این رازها را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: دهان تو به قدری زیبا و ظریف است که حتی در مقایسه با یک سوزن هم میتواند حس شگفتی را برانگیزد.
هوش مصنوعی: به من گفتی که دلات را یکرنگ کن، زیرا رنگهای مختلف او مانند آسمان به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: من هیچ دلی ندارم، اما اگر دلی هم داشته باشم، آن دل از درد و رنج پر است و خون میریزد.
هوش مصنوعی: دل عطار با خاک در تو مانند خونی است که در ترکیب با مواد دیگر به شکل معجون در میآید. این جمله به نوعی به پیوند عمیق و ارتباط روحی شاعر با طبیعت و خاک اشاره دارد و نشاندهنده احساسات عمیق اوست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
عجب بیمار و محزون می نماید
درون ریش و جگر خون می نماید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.