اگر ز پیش جمالت نقاب برخیزد
ز ذره ذره هزار آفتاب برخیزد
جهان ز فتنهٔ بیدار رستخیز شود
چو چشم نیمخمارش ز خواب برخیزد
به مجلسی که زند خنده لعل میگونش
خرد اگر بنشیند خراب برخیزد
اگر به خنده در آید لبش ز هر سویی
هزار نعرهزن بی شراب برخیزد
زمرد خط تو چون ز لعل برجوشد
هزار جوش ز لعل خوشاب برخیزد
ز بس که بوی گل عارضش عرق گیرد
ز خار رشک، خروش از گلاب برخیزد
ز بس که اهل جهان را چو صور دم دهد او
قیامتی ز جهان خراب برخیزد
جنابتی که ز دعوی عشق او بنشست
چو غسل سازی از خون ناب برخیزد
که آن چنان حدثی تا که تو نگریی خون
گمان مبر که به دریای آب برخیزد
خبر کراست که از بهر تف هر جگری
ز زلف مشک فشانش چه تاب برخیزد
نشان کراست که از بهر غارت دو جهان
ز آفتاب رخش کی نقاب برخیزد
اگر ادا کند از لفظ خویش شعر فرید
ز پیش چشمهٔ حیوان حجاب برخیزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
سپیده دم که جهانی ز خواب برخیزد
نقاب شب ز رخ آفتاب برخیزد
ز باد صبح که بر اوج آسمان گذرد
ز روی شاهد مشرق نقاب برخیزد
رود به راه رهاوی رباب مطرب صبح
[...]
خوش آن شبی که ز رویش نقاب برخیزد
گشاده روی سحرگه ز خواب برخیزد
علیالصباح نشیند چو مه به مجلس می
شبانه با رخ چون آفتاب برخیزد
ز تاب می گل رویش چنان برافروزد
[...]
به روی خوب تو هرکس ز خواب برخیزد
اگر ستاره بود آفتاب برخیزد
چنین که چشم ترا خواب ناز سنگین است
عجب که صبح قیامت ز خواب برخیزد
همان قدر مرو ای مست ناز از سر من
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.