غزل شمارهٔ ۱۱۵
آفتاب رخ تو پنهان نیست
لیک هر دیده محرم آن نیست
هر که در عشق ذره ذره نشد
پیش خورشید پایکوبان نیست
ذره میشو هوای جانان را
که به جانان رسیدن آسان نیست
مرد جانان نهای مکن دعوی
زانکه نامرد مرد جانان نیست
شادی وصل تو کسی یابد
که درین وادیش غم جان نیست
تا که دردی نیایدت پیدا
هرچه دیگر کنی تو درمان نیست
سر درین راه باز و پا در نه
زانکه ره را امید پایان نیست
تن بزن چند گویی ای عطار
هر کسی مرد این بیابان نیست
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...