ای عجب دردی است دل را بس عجب
مانده در اندیشهٔ آن روز و شب
اوفتاده در رهی بی پای و سر
همچو مرغی نیم بسمل زین سبب
چند باشم آخر اندر راه عشق
در میان خاک و خون در تاب و تب
پرده برگیرند از پیشان کار
هر که دارند از نسیم او نسب
ای دل شوریده عهدی کردهای
تازه گردان چند داری در تعب
برگشادی بر دلم اسرار عشق
گر نبودی در میان ترک ادب
پر سخن دارم دلی لیکن چه سود
چون زبانم کارگر نی ای عجب
آشکارایی و پنهانی نگر
دوست با ما، ما فتاده در طلب
زین عجب تر کار نبود در جهان
بر لب دریا بمانده خشک لب
اینت کاری مشکل و راهی دراز
اینت رنجی سخت و دردی بوالعجب
دایم ای عطار با اندوه ساز
تا ز حضرت امرت آید کالطرب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و رنج دل خود میگوید و به سختیهای عشق اشاره میکند. او توصیف میکند که چگونه در مسیر عشق افتاده و در اندیشههایش بلاتکلیف مانده است. احساس میکند که مانند مرغی نیمه جان در وضعیت نامساعدی قرار دارد. او از مشکلات و پیچیدگیهای عشق و جدایی سخن میگوید و از دلش میخواهد که رازهای عشق را برملا کند، اما از عدم توانایی زبانش در بیان این احساسات ناله میکند. در نهایت، شاعر با عطار خطاب به مشکلات و رنجها میگوید که همواره باید با اندوه زندگی کند تا به شادی و طرب برسد.
هوش مصنوعی: عجب درد عجیبی است که دل در فکر آن روز و شب میگذرد و از آن رنج میکشد.
هوش مصنوعی: در راهی بدون پای و سر افتاده است، مانند پرندهای که نیمه جان شده است، به همین دلیل.
هوش مصنوعی: به چه اندازه میتوانم در مسیر عشق دوام بیاورم، در حالی که در میان سختیها و آسیبها غوطهورم؟
هوش مصنوعی: پرده را کنار میزنند تا روشن شود که هر کسی به خاطر نسیم وجود او نسبت یا ارتباطی دارد.
هوش مصنوعی: ای دل بیقرار، چه پیمانی تازهای با خود بستهای که باعث شده به این اندازه در عذاب و پریشانی باشی؟
هوش مصنوعی: اگر در میان اصول و قوانین ادب، عشق وجود نداشت، دل من از رازهای عشق بیخبر میماند.
هوش مصنوعی: من حرفهای زیادی دارم و دل پر از احساساتم است، اما چه فایده وقتی که زبانم قادر به بیان آنها نیست. این واقعاً عجیب است.
هوش مصنوعی: دوست ما همیشه هم چیزهای واضح و هم اسرار را میبیند، در حالی که ما در جستجوی او افتادهایم.
هوش مصنوعی: در این دنیا عجب تر از این نیست که کسی در کنار دریا بماند و با وجود آبهای فراوان، خشک و تشنه باشد.
هوش مصنوعی: این کار بسیار دشوار است و مسیر طولانی پیش رو داریم. این هم سختی زیادی به همراه دارد و درد و رنجی عجیب را به همراه خواهد آورد.
هوش مصنوعی: ای عطار، همیشه با غم و اندوه بخوان، تا از حکمت تو خبرهایی چون خوشی و شادی به ما برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
جانور نبود بجز طعمه طلب
جانور را زوست شادی و طرب
ای خجل با روی و زلفت روز و شب
مانده ام با روی و زلفت در عجب
رویت از روز است یا روز از رخت
شب ز زلف توست یا زلفت ز شب
کرده ای از روی روزی مختصر
[...]
بوالمظفر ظل حق چون آفتاب
مالک الملک جهان در شرق و غرب
روز و شب چون غافلی از روز و شب
کی کنی از سر روز و شب طرب
روی او چون پرتو افکند اینت روز
زلف او چون سایه انداخت اینت شب
گه کند این پرتو آن سایه نهان
[...]
از خدا جوییم توفیق ادب
بیادب محروم گشت از لطف رب
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.