چو آمد گه زادن زن فراز
بکشکینه گرمش آمد نیاز
من و زن در آن خانه تنها و بس
مرا گفت کی شوی، فریادرس
اگر شوربائی بچنگ آوری
من مرده را باز رنگ آوری
چو نااهل را قدر گردد بلند
نباشد چو آزاده هوشمند
اگر چه چنارست برگش بزرگ
نباشد در آن نفع برگ تورک
خدایا تو این جمله را دست گیر
ورستاد جودت ز ما وامگیر
بزخمی کزوغ ورا خرد کرد
همین حرب سازند مردان مرد
مرد را کرد گردن و سر و پشت
کوفته سر به سر به کاج و به مشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.