ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم
عنقا صفت ز شوق تو عزلت گزین شدیم
در کنج خلوتی که کسی نیست محرمم
دایم بیاد روی تو ما همنشین شدیم
تا در میان بعشق تو زنار بسته ایم
فارغ ز قید و مذهب دنیا و دین شدیم
تا دیده ایم روی تو پیدا ز کاینات
در طور کشف عارف صاحب یقین شدیم
در باختیم جان و دل و دین بعشق یار
در بزم وصل تا که بجانان قرین شدیم
زاهد نه ما بخود بره عشق رفته ایم
ارشاد پیر بود که ما راه بین شدیم
در دوزخ ارلقای تو باشد، بهشت ماست
ما در پی سلوک اسیری از این شدیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.