شهباز لامکانم من در مکان نگنجم
عنقای بی نشانم اندر نشان نگنجم
من بحر بیکرانم مقصود کن فکانم
من جان جان جانم اندر جهان نگنجم
من از خودی فنایم من گوهر بقایم
من در بی بهایم در بحر و کان نگنجم
بی جای و آشیانم بی نام و بی نشانم
برتر ز جسم و جانم در جسم و جان نگنجم
من عین عشق و ذوقم سرمست جام شوقم
از چرخ و عرش فوقم در آسمان نگنجم
اعجوبه جهانم بالاتر از بیانم
من گنج بس نهانم اندر عیان نگنجم
فارغ ز کفر و دینم با دوست همنشینم
من نور هر یقینم اندر گمان نگنجم
من مست ذوق و حالم حیران آن جمالم
مستغرق وصالم در خود ازآن نگنجم
هم عشق با صفایم هم عقل با وفایم
هم ارض و هم سمایم اندر بیان نگنجم
مست می جنونم در عشق ذوفنونم
از عقلها برونم در داستان نگنجم
باری اسیریا گو چونست کان پری رو
دارد کنار با تو من در میان نگنجم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من گنج لامکانم اندر مکان نگنجم
برتر ز جسم و جانم در جسم و جان نگنجم
عقل و خیال انسان ره سوی من نیارد
در وهم از آن نیایم در فهم از آن نگنجم
من بحر بی کرانم حد و جهت ندارم
[...]
من گنج لامکانم اندر مکان نگنجم
برتر ز جسم و جانم درجسم و جان نگنجم
وهم و خیال انسان رو سوی من ندارد
در وهم از آن نیابم در عقل از آن نگنجم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.