گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اسیری لاهیجی

ز خورشید جمال عالم آرا

جهان پر شد ز انوار تجلی

جهان شیدای حسنش گشت یکسر

چه حسنست و چه رویست این تعالی

بخود از حسن یارم جلوه کرد

نقوش غیر شد زان جلوه پیدا

درون پرده هر ذره حسنش

چو خورشید جهان تابست هویدا

که تا کفار ره یابند بایمان

نقاب زلف از رخسار بگشا

بهر جا رو کند عاشق مهیاست

خرابات و می و شاهد در آنجا

ز قید خود اسیری باش آزاد

ببزم وصل مطلق بیخودی آ

 
sunny dark_mode