جفا بگذر و یار با وفا باش
مشو بیگانه با ماآشنا باش
اگر تو عاشقی ورند مطلق
ز قید کفر و دین کلی جدا باش
دوئی شرکست یکتا شو درین راه
ببزم وصل بی ما و شما باش
بملک دل منادی میکند عشق
که بگذر از من و مائی و ما باش
زمال و ملک عالم رو بگردان
گدای کوی یار و پارسا باش
اگر خواهی که یارت رو نماید
قبول خاطر اهل صفا باش
اسیری گر وصال دوست خو(ا)هی
خودی بگذر و دایم با خدا باش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.