دوشم از میخانه پیر میکده آواز داد
گفت ای طالب درآ، تا بهره یابی از رشاد
زانکه اینجا خانه عیش است و جای وحدتست
باده و ساقی غمخوار و حریفان جمله شاد
گفتمش مطلوب جانم را تو میدانی که چیست
من مرید و بنده فرمانم، توئی پیر مراد
در خرابات آمدم از امر پیر راه دان
او براه عشق و قلاشی مرا ارشاد داد
چون درین ره اختیار خود باو بگذاشتم
هرچه جستم یافتم ز ارشاد پیر اوستاد
آنچه دیدم من ز راه میکده هرگز ندید
زاهد خلوت نشین و سالک راه سداد
چون در میخانه از احببت وان اعرف گشود
جمله عالم ز جام عشق شد مست وداد
برمزید آمد بملک عاشقی چون بایزید
هرکه در بازار عشقش داد خود را بر مزاد
چون اسیری هرکه در اقلیم معنی حاکم است
هست اورا کمترین چاکر فریدون و قباد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد
برترین مهتر به کهتر کهترش محتاج باد
جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد
برترین مهتر به کهتر کهترش محتاج باد
جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد
[...]
آنچه ایزد خواست کرد و آنچه مردم خواست داد
شاه را بالنده کرد و تن درستش کرد شاد
شاه را تابنده کرد آن تندرستی در بزه
شد تنش پالوده چون از باده آسوده لاد
هست پنجاه و سه سالش داد پنجاه و سه تب
[...]
این مبارک پی بنای محکم گردون نهان
کرده شاگردیش گردون خوانده او را اوستاد
روز و شب در آفتاب و سایه اقبال و بخت
جای ابراهیم بن مسعود ابراهیم باد
مشرق میدان شاه دین فروز دین پرست
[...]
در معزالدین ملکشاه آفتاب دین و داد
روز عید روزهداران فرخ و فرخنده باد
خسرو پیروزبخت و داور یزدانپرست
شاه خاقان گوهر و سلطان سلجوقی نژاد
کاست از عالم ستم تا لاجرم شاهی فزود
[...]
ای از آن کم عمرتر بد گویت از روی نهاد
از چراغ بی حجاب اندر بیابان روز باد
هر که از اطراف عالم بار کرد امیدوار
چون بدین حضرت رسید آن بار خویش اینجا گشاد
در زمان مکرمت چون تو کجا باشد کریم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.