انوری
»
دیوان اشعار
»
مقطعات
»
شمارهٔ ۲۷۳ - قاضی هری مبتلا به مرض جرب شده و حکیم به عیادت او رفته و او از خانه بیرون نیامده و این قطعه را درهجو او گفته است
قاضی از من نصیحتی بشنو
نه مطول به از طویلهٔ در
بارها گفتمت خر از کفه دور
خر بغایی مکن تو گرد آخر
پند احرار دامنت نگرفت
این به تصحیف تا قیامت حر
کیک دریاچهٔ من افکندی
وینکت سنگ اوفتاده به سر
هین که شاخ هجا به بار آمد
بیش از این بخ نام وننگ مبر
خشک ریشی گری کری نکند
هان وهان چاردست و پای شتر
این زمان بیش از این نمیگویم
ایها الشیخ بالسلامة مر
پس از این خون تو به گردن تو
گر بدان آریم که گویم پر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این قطعه شعری با نگاهی به قضاوت و نصیحت از زبان یک قاضی بیان شده است. شاعر به قاضی توصیه میکند که به نصایح توجه کند و از افتادن در دامهایی که دیگران برای او میتنند، خودداری کند. او به قاضی یادآوری میکند که نباید به نام و ننگ اهمیت دهد و باید از افکار غلط دور بماند. در پایان شاعر تهدید میکند که اگر قاضی به نصایحش گوش ندهد، مسئول عواقب آن بر گردن خود او خواهد بود.
هوش مصنوعی: داور از من توصیهای بپذیر، که شنیدنش بهتر از طولانیگویی در مکانی بیفایده است.
هوش مصنوعی: من بارها به تو گفتهام که از کفه دور نشو و سعی نکن در آخر به جایی نرسی.
هوش مصنوعی: پند و نصایح آزادگان هیچ تأثیری بر تو نداشت، و این سرنوشت تو تا ابد ادامه خواهد داشت.
هوش مصنوعی: تو در دریاچهٔ من کیکی انداختی و از طرفی سنگی بر سر من افتاده است.
هوش مصنوعی: دقت کن که زمان مناسبی برای شروع کار جدید فرارسیده است. بیش از این به مسائلی که باعث ننگ یا شهرت میشود، اهمیت نده.
هوش مصنوعی: اگر موهای ریش کسی خشک و بیجان باشد، نمیتواند مانند شتری که چهار دست و پا دارد، مفید و کارآمد باشد.
هوش مصنوعی: این بار بیشتر از این سخن نخواهم گفت، ای شیخ، به سلامت باش.
هوش مصنوعی: اگر بعد از این، خون تو بر دوشت باشد، اگر بدانیم که من چه میگویم، عذر و بهانهای نخواهی داشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رامش افزای باد و نیک اختر
بر ملک اورمزد شهریور
نامور میر نصر ناصر دین
بوالمظفر که عزم اوست ظفر
رؤیت و خلق اوست جان و خرد
[...]
دی ز لشکر گه آمد آن دلبر
صد ره سبز باز کرد از بر
راست گفتی بر آمد اندر باغ
سوسنی از میان سیسنبر
گرد لشکر فرو فشاند همی
[...]
ای جهان را به راستی داور
ملک عدل ورز دین پرور
عالم افروز نام مسعودت
ملک را همچو تاج را گوهر
گنج پرداز دست معطی تو
[...]
طالع از طالعت عجایبتر
کس ندیدی عجایب دیگر
گه به چرخت برد چو قصد دعا
گه به خاک آردت چو عزم قدر
گه به دستت ببندد از دل پای
[...]
رایت شهریار دین گستر
سایه افگند بر جهان یکسر
مسرعات فلک رسانیدند
خبر فتح او بحر کشور
رونقی یافت ملت ایزد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.