گنجور

 
 
 
مسعود سعد سلمان

ای به قدر از برادران برتر

مر تو را شد برادر تو پدر

مادر تو چو مادر پدرست

پس تو را جده باشد و مادر

زان تو معبود گشته ای آن را

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
امیر معزی

زلف سیه تو ای بت دلبر

هرگاه بود به صورتی دیگر

گه چون زر هست و گاه چون چوگان

گه چون سپر است و گاه چون چنبر

گاه از گل و ارغوان کند بالین

[...]

نصرالله منشی

بنده آن را چگونه گوید شکر

مهر و مه را چه گفت خاکستر؟

میبدی

فی الذاهبین الاولی

ن من القرون لنا بصائر

لما رأیت مواردا

للموت لیس لها مصادر

و رأیت قومی نحوها

[...]

اثیر اخسیکتی

ای جزع تو، هم نیام و هم خنجر

وی لعل تو، هم شراب و هم ساغر

از نقش تو، نغز خامه ی مانی

وز روی تو، تیره کلبه آذر

خوی کرده زطیره عذارت مه

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه