|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به دنیا و ناپایداری آن اشاره میکند و میگوید که خوبی و بدی در این دنیا دوام نمیآورند. او به کسی که پندهایش را نپذیرفته و به راه نادرستی رفته است، میگوید که امروز در این شهر کسی به او توجه نمیکند. همچنین از درد و رنج خود سخن میگوید و به محبوبش اشاره میکند که دیگر طاقت رنج بیشتر را ندارد.
هوش مصنوعی: به دنیا دل نبند، زیرا این دنیا پایدار نیست و خوبی و بدی در آن مدت زیادی دوام نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: هرچقدر که من به تو فرصت دادم، بالاخره روزی خواهد رسید که آن زیبایی تاریک از بین برود و آن پیوند هم گسسته شود.
هوش مصنوعی: تو نصیحتهای مرا نپذیرفتی و در نهایت به حالتی پایینتر از انسان رسیدی. حالا در این شهر هیچکس تو را قابل توهین نمیداند و حتی هیچکس به تو توهین نمیکند.
هوش مصنوعی: ای سرو زیبا، هم دل من پر از درد است و هم چهرهات پر از زیبایی. دیگر از این سختیها و مشکلات بیشتر از این برای من نخواهد آمد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اندی که امیر ما باز آید پیروز
مرگ از پس دیدنش روا باشد و شاید
پنداشت همی حاسد: کو باز نیاید
باز آمد، تا هر شفکی ژاژ نخاید
همواره سوی خدمت مداح گراید
مدحی که جز او را بود آن مدح نشاید
بر باره چو بنشیند و از راه درآید
گویی که همی باره گردون را ساید
هر کو به خرابات مرا راه نماید
زنگ غم و تیمار ز جانم بزداید
ره کو بگشاید در میخانه به من بر
ایزد در فردوس برو بر بگشاید
ای جمع مسلمانان پیران و جوانان
[...]
چون بر رخ ما عکس جمال تو برآید
بر چهره ما خاک چو گلگونه نماید
خواهم که ز زنار دوصد خرقه نماید
ترسابچه گوید که «بپوشان که نشاید»
اشکم چو دهل گشته و دل حامل اسرار
[...]
هر باد که از شام به اصحاب تو آید
آرام دل و راحت ارواح فزاید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.