انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۶۶ به خدایی که کوه و دریا را خازن در و لعل رخشان کرد که من از درد فرقت لب تو آن کشید م که شرح نتوان کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به خدایی اشاره میکند که قادر است کوه و دریا را با زیباییهایی چون در و لعل زینت بخشد. او از درد جدایی و فراق لب معشوقش صحبت میکند و میگوید که این درد به شدت است که نمیتواند آن را به خوبی توصیف کند.
هوش مصنوعی: به خدای بزرگی که کوهها و دریاها را به گنجینههایی از زیبایی و ارزش تبدیل کرده است.
هوش مصنوعی: من از شدت درد فاصله و جدایی لبهای تو آنقدر رنج بردم که هیچ توانی برای بیان آن ندارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای بزرگی که رای صایب تو
کارهای عمل به سامان کرد
کار کرد هنر کفایت تو
بر کفاة زمانه تاوان کرد
هر چه تاریک دید روشن ساخت
[...]
ای عمیدی که باز غزنین را
سیرت و صورتت چو بستان کرد
باز عکس جمال گلفامت
حجرهٔ دیده را گلستان کرد
باز نطق زبان در بارت
[...]
به خدایی که ید قدرت او
گردش چرخ را به فرمان کرد
که چنانم ز آرزومندی
که به صد نامه شرح نتوان کرد
خویشتن رفت و روی پنهان کرد
با چنان حربه حرب نتوان کرد
روی در زیر زلف پنهان کرد
تا در اسلام کافرستان کرد
باز چون زلف برگرفت از روی
همه کفار را مسلمان کرد
دوش آمد برم سحرگاهی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.