گنجور

 
انوری

نه چو شیرین لبت شکر باشد

نه چو روشن رخت قمر باشد

با سخنهای تلخ چون زهرت

عیش من خوشتر از شکر باشد

تو به زر مایلی و نیست عجب

میل خوبان همه به زر باشد

کار عاشق به سیم گردد راست

عشق بی‌سیم دردسر باشد

دایم از نیستی عشق توام

هر دو لب خشک و دیده تر باشد

در فراق تو عاشقان ترا

همه شبهای بی‌سحر باشد

عشق و افلاس در مسلمانی

صد ره از کافری بتر باشد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
مسعود سعد سلمان

لعبتی را که صد هنر باشد

شاید ار بر میان کمر باشد

نیست لعبت لطیف گر چه لطیف

به بر عقل بی خطر باشد

او یکی شاه شد که ملکش را

[...]

سنایی

سرخ گویی همیشه غر باشد

شبه از لعل پاکتر باشد

این چنین ژاژ نزد هر عاقل

سخنی سخت مختصر باشد

لعل مصنوع آفتاب بود

[...]

مشاهدهٔ ۲۰ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
مجیرالدین بیلقانی

عیسی وقت ما رئیس الدین

مایه مرکز هنر باشد

پسر بوالیمین خری است عجب

کز همه علم بی خبر باشد

آن خرست این مسیح و پیش خرد

[...]

حمیدالدین بلخی

سفر را چند پر خطر باشد

خطر مرد در سفر باشد

قیمت و رونق و بها نارد

آن گهرها که در مقر باشد

زر بگشتن رواج دارد و قدر

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حمیدالدین بلخی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه