هرکه چون من به کفرش ایمانست
از همه خلق او مسلمانست
روی ایمان ندیدهای به خدا
گر به ایمان خویشت ایمانست
ای پسر مذهب قلندر گیر
که درو دین و کفر یکسانست
خویشتن بر طریق ایشان بند
که طریقت طریق ایشانست
دست ازین توبه و صلاح بدار
کاندرین راه کافری آنست
راه تسلیم رو که عالم حکم
دام مرغان و مرغ بریانست
ملک تسلیم چون مسلم گشت
بهتر از ملک سلیمانست
مردم صومعه مسلمان نیست
گر همه بوذرست و سلمانست
ساقیا در ده آن میی که ازو
آفت عقل و راحت جانست
حاکی رنگ روی معشوقست
راوی بوی زلف جانانست
مجلس از بوی او سمنزارست
خانه با رنگ او گلستانست
از لطافت هوای رنگینست
وز صفا آفتاب تابانست
در قدح همچو عقل و جان در تن
آشکارست اگرچه پنهانست
توبهٔ خویش و آن من بشکن
کین نه توبه است زور و بهتانست
یک زمانم ز خویشتن برهان
کز وجودم ز خود پشیمانست
چند گویی که می نخواهم خورد
که ز دشمن دلم هراسانست
می خور و مست خسب و ایمن باش
مجلس خاص خاص سلطانست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرغ دیدی که بچه زو ببرند؟
چاو چاوان درست چونانست
باز چون بر گرفت پرده ز روی
کروه دندان و پشت چوگانست
جشن اسلام عید قربانست
شاد ازو جان هر مسلمانست
خانه گویی ز عطر خرخیز است
دشت گویی ز حسن بستانست
باد فرخنده بر خداوندی
[...]
در دهان هر زبان که گردانست
از ثنای تو اندرو جانست
این نه اسبست چرخ گردانست
مرکب خاص شاه گیهانست
تند کوهی بوقت آرامش
گرد بادی بوقت جولانست
فعل او هست چون هلال ، و لیک
[...]
کار عشق ای پسر به بازی نیست
عشق وصف نهاد سلطانست
بوالعجب مذهبیست مذهب عشق
اندرو شاه و بنده یکسانست
شاه محمود بود و بنده ایاز
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.