گنجور

 
انوری

بس دل‌افروز و دلارام آمدی

خه به نام ایزد به هنگام آمدی

بسکه بودم در پی صید چو تو

آخرم امروز در دام آمدی

کار آن عشرت ز تو اندام یافت

زانکه تو چست و به اندام آمدی

خام خوانندم که توبه بشکنم

چون تو با من با می و جام آمدی