گنجور

 
انوری

گر ترا روزی ز ما یاد آمدی

دل کجا از غم به فریاد آمدی

خرمن اندوه کی ماندی به جای

گر ز سوی وصل تو باد آمدی

کاشکی بر دست کار چاپکی

بخت ما با چشمت استاد آمدی

نام بیداد از جهان برخاستی

گر ز زلفت گه گهی داد آمدی

ور به جانی وصل تو ممکن شدی

عاشقت پیوسته دلشاد آمدی