چارهٔ عشق تو نداند کس
نامهٔ وصل تو نخواند کس
نقش هجران تو که مالد باز
تو توانی اگر تواند کس
در رکابت فلک فرو ماند
همعنانی چگونه راند کس
به غمی چون دل بِنَسْتانی
از تو انصاف چون ستاند کس
از تو هرچم بتر به روی رسید
خود به روی کس این رساند کس
هم برین دل اگر بخواهی ماند
تا نه بس در جهان نماند کس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف غم و درد عشق میپردازد. شاعر از unattainability (دست نیافتنی) عشق و جدایی سخن میگوید و تأکید میکند که هیچکس قادر به درک عمق این احساسات نیست. او سوال میکند که چگونه میتوان از خداوند انصاف خواست وقتی که درد جدایی اینگونه عمیق است. در نهایت، شاعر اعتراف میکند که حتی اگر بخواهد، دلش در این دنیا نمیتواند بماند، چرا که هیچ چیز در این دنیا پایدار نیست.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیداند چگونه میتوان بر عشق تو غلبه کرد و هیچکس از عشق به تو خبر ندارد.
هوش مصنوعی: اگر بتوانی، شاید کسی بتواند نقش جدایی تو را دوباره به تصویر بکشد.
هوش مصنوعی: معنای این بیت به زبان ساده این است که وقتی تو در میدان حضور داری، آسمان و دیگران در کنار تو نمیتوانند به همسطحی و رقابت با تو بپردازند، چون تو از همه برتر هستی و هیچکس نمیتواند به تواناییها و جایگاه تو برسد.
هوش مصنوعی: غمی که در دل دارم، مانند دل دردناک است و انصاف تو از کسی دیگر گرفته نخواهد شد.
هوش مصنوعی: هر چه از تو بترسید، به خود نمیگویم، بلکه به روی هیچکس.
هوش مصنوعی: اگر خواستی که دل من با تو بماند، پس به یاد داشته باش که هیچکس در این دنیا دائمی نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رسم مجلس چو او نداند کس
در لطافت بدو نماند کس
غایت ملک او نداند کس
همه او و بدو نماند کس
آخر او ماند و نماند کس
کنه او را جز او نداند کس
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.