چو تو ندید و نبیند زمانه سلطانی
چو تو نَبُود و نباشد به هیچ دورانی
فلک نیارد دیگر چو تو خداوندی
جهان نبیند دیگر چو تو جهانبانی
هر آن کسی که پرستد به جز تو شاهی را
همی پرستد جز کردگار یزدانی
به غرب تابع فرمان توست هر ملکی
به شرق بندهٔ فرمان توست هر خانی
مرا بزرگ نیاید که شد مُسَخّر تو
عراق و رومی با شامی و خراسانی
فرود همت تو باشد ار پدید آرد
به جای هر شهری کردگار کیهانی
تو آفتاب جهانی و مر تو را هر سال
بهگرد گیتی چون آفتاب جولانی
خدای عالم از اسرار آسمان داند
که بر زمین چو تو هرگز نبود سلطانی
اگر به روم بخوانند نامهات یک بار
صلیب را نبرد سجده هیچ رُهبانی
وگر نشان تو جاندار تو برد سوی چین
به چین نماند بر تخت هیچ خاقانی
عجایب هنر و دولت تو زان بیش است
که بر ثنای تو قادر شود سخندانی
سزا نباشد جز پیش تخت عالی تو
چنین درخت و چنین مجلسی و بستانی
اگرچه ایزد سرهنگ کرد با فرهنگ
بهدولت تو همه نعمتی و احسانی
از این بزرگترین نعمتی نداد خدای
که داد وی را یکهفته چون تو مهمانی
نثارکرد بسی نعمت و دریغی نیست
وگر بُدی بَدَل هر یکی دگر جانی
ز نیک عهدی تو بر تو هیچ تاوان نیست
ز میزبانی او نیست نیز تاوانی
خدای حافظ تو باد وانِ فرزندان
ز عمر بر سر تو هر زمان گلافشانی
مباد هرگز در مجلس تو اندوهی
مباد هرگز در دولت تو نقصانی
تو پادشاه زمانی و در زمانه مباد
برون ز حشمت و فرمانْتْ هیچ فرمانی
ز من دعا و ثنا وز جبرئیل آمین
که جز ثنا نبود طاعتت ثناخوانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عظمت و بیهمتایی یک سلطان است که هیچکس نمیتواند با او مقایسه شود. شاعر بیان میکند که در طول تاریخ، هیچ سلطانی به اندازه او بزرگ و قدرتمند نبوده و نخواهد بود. او به عنوان آفتاب جهان توصیف میشود و فرمانرواییاش بر تمام ممالک را تأکید میکند. همچنین به وحدت و قدرت او در ایجاد آرامش و نظم میپردازد و دعا میکند که همواره شاد و موفق باشد. در نهایت، آرزو میکند که هیچ کمبودی در حکومت او نباشد و همواره از او تقدیر و ستایش شود.
هوش مصنوعی: هیچ زمانی سلطانی چون تو را ندیده و نخواهد دید؛ در هیچ دورانی فردی چون تو وجود نداشته و نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: هیچ کس مانند تو نمیتواند بر آسمانها فرمانروایی کند و دیگر کسی مانند تو نیست که اداره امور جهان را به عهده بگیرد.
هوش مصنوعی: هر کس که غیر از تو، خدایی را بپرستد، در واقع به جز خداوند یکتا، کسی دیگر را میپرستد.
هوش مصنوعی: در غرب و شرق، همه نیروها و مملکتها تحت تأثیر و فرمان تو هستند. هر فرمانروایی در این مناطق، مطیع دستورات تو به شمار میآید.
هوش مصنوعی: من نمیپسندم که بگویم عراق و روم و شام و خراسانی زیر سلطه تو هستند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر تلاش و اراده تو به کار گرفته شود، میتواند باعث شود که خداوند عالم در هر مکانی چیزی جدید و نمایان بسازد. به عبارت دیگر، نیروی اراده و تلاش انسانی میتواند به ظهور و خلق چیزهای جدید و بزرگ منجر شود.
هوش مصنوعی: تو نورانیت در این جهان بینظیر است و هر سال مانند آفتاب دور این عالم میچرخانی.
هوش مصنوعی: خداوند متعال از رموز آسمان باخبر است و بر زمین کسی مانند تو را نمیتوان یافت که چنین سلطنتی داشته باشد.
هوش مصنوعی: اگر نامهات به روم فرستاده شود، هیچ راهبی برای سجده کردن تحت فشار صلیب قرار نخواهد گرفت.
هوش مصنوعی: اگر نشانی از وجود تو در دست باشد و به چین برود، هیچ پادشاهی در چین نخواهد توانست بر تخت سلطنت باقی بماند.
هوش مصنوعی: هنر و قدرت تو آنقدر شگفتانگیز است که هیچ سخنوری توانایی ستایش تو را ندارد.
هوش مصنوعی: در برابر شاهی بزرگ و بزرگوار، وجود چنین درختان و باغها و جمعهایی شایسته و مناسب نیست.
هوش مصنوعی: هرچند خداوند تو را با دانش و فرهنگ برگزیده است، اما به خاطر تو، همگان از نعمتها و خوبیها بهرهمند شدهاند.
هوش مصنوعی: خداوند بزرگترین نعمت را به کسی نداد که تو را در یک هفته به عنوان مهمان داشته باشد.
هوش مصنوعی: بسیاری از نعمتها را نثار کردهام و از این کار پشیمان نیستم؛ اگر هم بود، هر کدام را با جان دیگری عوض میکردم.
هوش مصنوعی: به خاطر دوستی و عهد نیکت هیچ گونه مجازات و عذابی بر تو نخواهد بود و از مهمانی و میزبانی او نیز هیچ هزینه و گناهی لازم نیست.
هوش مصنوعی: خدا نگهبان تو باشد و فرزندان تو، و هر لحظه برایت زیبایی و شادابی به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: هرگز نگذار در محفل تو غم و اندوهی وارد شود و هرگز در فرمانروایی تو کاستی و نقصانی وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: تو در این زمان قدرت و سلطنت داری و خارج از این مقام و شکوه، هیچ فرمان و دستوری بر دیگری نخواهی داشت.
هوش مصنوعی: از من دعا و ستایش است و جبرئیل هم میگوید آمین، چرا که جز ستایش و مدح شما چیزی نیست که به عنوان عبادت به حساب آید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب
چه آب جویم از جوی خشک یونانی؟
برای پرورش جسم جان چه رنجه کنم؟
که: حیف باشد روح القدس به سگبانی
به حسن صوت چو بلبل مقید نظمم
[...]
مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب
چه آب جویم از جوی خشک یونانی
برای پرورش جسم و جان چه رنجه کنم
که حیف باشد روح القدس بسگبانی
بحسن صوت چو بلبل مقید نظمم
[...]
مخوان فسانهٔ افراسیابِ تورانی
مگوی قصهٔ اسفندیارِ ایرانی
سخن ز خسرو و سلطانِ هفت کشور گوی
که خَتْم گشت بدو خسروی و سلطانی
معزِّ دینِ خدای و خدایگانِ جهان
[...]
در آمد از غم تو ، ای بخوبی ارزانی
بکار من چو سر زلف تو پریشانی
کنم بطبع فدای تو دیده و دل و جان
که تو عزیزتر از دیده و دل و جانی
بنفشه زلفی و گل خدی و چه می گویم؟
[...]
به هرزه بر سر دنیا مشو به نادانی
که چون توئی بچنین کار نیست ارزانی
چو عمر ضایع کردی بر آن پشیمان باش
اگرچه سود ندارد کنون پشیمانی
غم جهانی بر جان خویشتن چه نهی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.