کردگار دادگر هر ماه بر فتحی دگر
بیعت و پیمانکند با شهریار دادگر
تا به دولت بشکند شاهنشه لشکر شکن
پشت بدخواه دگر یا گردن خصمی دگر
تا بود در مغرب از فتح شهنشاهی نشان
تا بود در مشرق از فر ملکشاهی اثر
تا ز چشم شاه گردد چشم هر بدخواه کور
تا ز کوس شاه گردد گوش هر گمراه کر
هر زمان عادلترست این خسرو بیروز بخت
لاجرم هر روز باشد بخت او پیروزتر
آنچه یزدان کرد با سلطان که را بود از ملوک؟
وانچه سلطان یافت از یزدان که را بود از بشر؟
هرکجا ساید رکاب و هرکجا راند سپاه
نصرت او را همره است و دولت او را راهبر
گر سلیمان نبی را معجز آمد مرغ و باد
یافت از پیغمبری آن دولت و آیین و فر
نیست پیغمبر ملک سلطان ولیکن روز رزم
معجز او مرغ بیجان است و باد جانور
خون صد دشمن بریزد مرغ او در یک زمان
راه ده منزل بپرد مرغ او در یک نظر
بود و هست آن مرغ را بر جان بدخواهان گذار
بود و هست آن باد را بر فرق گمراهان گذر
آنچه او امسال کرد از پادشاهان کس نکرد
نامهٔ شاهان بخوان و فتح شاهان بر شمر
تا از ایشان یک ملک پیمود در پنجاه روز
مشرق و مغرب به زیر رایت فتح و ظفر
تا از ایشان هیچکس را از عرب یک نامدار
پیش تخت آمد بهخدمت برمیان بستهکمر
تا ازیشان هیج شاه آمد ز موصل سوی بلخ
با سپاهی بیعدد در روزگاری مختصر
گفت فردوسی به شهنامه درون چونانکه خواست
قصههای پرعجایب فتحهای پر عِبَر
وصف کردست او که رستم کُشت در مازندران
گنده پیر جادو و دیو سفید و شیر نر
گفت چون رستم بجست از ضربت اسفندیار
بازگشت از جنگ و حاضر شد به نزد زال زر
زالکرد افسون و سیمرغ آمد از افسون او
روستم به شد چو سیمرغ اندرو مالید پر
من عجب دارم ز فردوسی که تا چندان دروغ
ازکجا آورد و بیهوده چرا گفت آن سمر
در قیامت روستم گوید که من خصم توام
تا چرا بر من دروغ محض بستی سر بسر
گرچه او از روستم گفته است بسیاری دروغ
گفتهٔ ما راست است از پادشاه نامور!؟
ما همی از زنده گوییم او همی از مرده گفت
آنِ ما یکسر عیان است آنِ او یکسر خبر!؟
زنده بادا شاه شاهان و خداوند جهان
تا بگردد آسمان و تا بتابد ماه و خور
کز فتوحش دفتر من چون فلک شد پر نجوم
وز مدیحش خاطر من چون صدف شد پرگهر
ای خداوندی که چون عزم سفر کردی درست
فتح و نصرت را بود تاریخ از آن میمون سفر
بر زمین از مرکب تو پست گردد کوهسار
بر سپهر از مرکب تو بازپس ماند قمر
تو شه روی زمینی وز هوا واجبترست
حکم تو در شرق و غرب و امر تو در بحر و بر
روز و شب تدبیر ساز توست سعد مشتری
دشمنت را نحس کیوان بس بود تدبیرگر
گرچه شیر مرغزاری بود خصمت پیش ازین
پس چرا امروز ترسان است چون بز در کمر
بر سر سنگی کشیده رخت و مأوی ساخته
وز سر شمشیر تو تن برحذر جان پرخطر
با قضای بد همی ماند سر شمشیر تو
چون قضای بد بیاید سود کی دارد حذر
گور گشت آن حِصْن و بدبختان شدند آن عاصیان
رزمگاه تو قیامت گشت و خشم تو سَقَر
چون برون آرند بدبختان عاصی را ز گور
در قیامت بر جگرشان از سقر بارد شرر
از هنرهای تو خواهد بود قصد بدسگال
وز تو خواهد بود قصد بدسگال بیهنر
همچو ضحاک از فریدون همچو فرعون از کلیم
همچو بوجهل از پیمبر، همچو شیطان از عمر
گر بهسان قلعهٔ خیبر وَلَج هست استوار
وندر او چون قوم خیبر دشمنان کرده حشر
تیغ تو چون ذوالفقار است و تو همچون حیدری
پیش حیدر قلعهٔ خیبر کجا دارد خطر
قوم لوط آنگه که محکم بود شارستان لوط
سرکشی کردند وز طاعت برون کردند سر
حکم کرد ایزد تعالی تا ز پرّ جبرئیل
گشت شارستان خراب و عمرشان آمد به سر
گر چو قوم لوط خصم تو ز طاعت شد برون
همچو ایشان نیز محنت خورد خواهد بر جگر
ور وَلَج آباد محکم شد چو شارستان لوط
پرّ عزرائیل خواهد کردنش زیر و زبر
ای شهنشاهی که اندر قهر بدخواهان خویش
هست تقدیرت برابر با قضا و با قدر
ای جهانداری که هستی جان دولت را حیات
وی شهنشاهی که هستی چشم شاهی را بصر
خاک و باد و آتش و آب است طبع روزگار
بشنو آن تفصیل و در تفصیل این معنی نگر
خاک بر دشمن فشان و خرمنش بر باد ده
آتش نصرت فروز و آب بدخواهان ببر
گه به شمشیر کبودت خاک هامون نعل گیر
گه به نعل مرکبانت تارک گردون سپر
مال و کام و شادی و نوش از تو دارد هر کسی
مال بخش و کام ران و شاد باش و نوش خور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به ستایش خداوند و شاهان دادگر پرداخته است. شاعر به پیروزیهای مکرر شاهان و برتری آنان بر دشمنان اشاره میکند و آن را ناشی از مدد الهی میداند. او توصیفاتی از قدرت و حکمت شاهان به تصویر میکشد و بیان میکند که هر زمان که شاهی برود، همچنان پیروزی و نصرت او ادامه دارد. شاعر به روند پیروزیهای تاریخی اشاره دارد و به مقایسه آنها با داستانهای معروف نظیر رستم و دیوان میپردازد.
همچنین، شاعر با اشاره به عاقبت بد عاصیان و دشمنان و تشبیه آنها به قوم لوط و سرنوشتهای مشابه، بر حقانیت و عزت شاهان و ضرورت اطاعت از آنان تأکید میکند. او آسمان و زمین را به قدرت و تدبیر شاه مرتبط میداند و در نهایت با تمجید از ملکه و ثروت و شادیهایی که از وجود شاهان ناشی میشود، شعر را به پایان میرساند.
هوش مصنوعی: خداوند دادگر هر ماه به پیروزی جدیدی دست مییابد و با پادشاه دادگر پیمان و بیعت میکند.
هوش مصنوعی: به دنبال آن هستم که شاهنشاه به فرمانروایی خود ادامه دهد و دشمنان را شکست دهد، چه آنانی که به پشت او خیانت کردهاند و چه آنانی که در برابر او ایستادهاند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در غرب نشانهای از پیروزی یک پادشاه وجود دارد، در شرق نیز آثار و نشانههایی از سلطنت ملکشاه دیده میشود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نگاه شاه بر بدخواهان باشد، چشمانشان نابینا خواهد شد، و هنگامی که صدای شاه به گوش گمراهان برسد، آنان ناشنوا خواهند شد.
هوش مصنوعی: هر زمان که خسرو با انصافتر و عادلتر باشد، حتماً بخت او در هر روز نسبت به قبل قویتر و موفقتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: هر آنچه که خداوند برای پادشاهان انجام داده، چه ارتباطی با دیگران دارد؟ و هر آنچه که پادشاه از خداوند به دست آورد، چه ارتباطی با انسانها دارد؟
هوش مصنوعی: هر کجا که برود و هر جا که لشکرش به حرکت درآید، یاری او همیشه همراهش است و خوشبختی او را هدایت میکند.
هوش مصنوعی: اگر سلیمان پیامبر معجزاتی داشت که پرندهها و باد را تحت کنترل خود داشت، این به خاطر مقام والای نبوت او و برکتهایی است که از آن مقام به دست آورده بود.
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره میشود که پیغمبر و سلطنت ملک به طور مستقیم به هم مرتبط نیستند، اما در زمان نبرد، قدرت پیغمبر مانند معجزهای است که حتی موجودات بیجان را به تحرک درمیآورد، مانند پرندهای که زنده میشود یا بادی که به حرکت در میآید. این بیان نشاندهندهی تأثیر عمیق و شگفتانگیز پیامبر در زمانهای دشوار است.
هوش مصنوعی: مرغ او در یک چشم به هم زدن میتواند به مقصدی دورتر سفر کند و در همان لحظه، حتی اگر صد نفر دشمن داشته باشد، خون آنها را میریزد.
هوش مصنوعی: آن پرنده دشمنان را رها میکند و همواره در آسمان بالای سر آنها پرواز میکند؛ همچنین آن باد همواره بر سر گمراهان میوزد و عبور میکند.
هوش مصنوعی: آنچه او امسال انجام داد، هیچ کدام از پادشاهان در تاریخ انجام ندادهاند. نامههای پادشاهان را بخوان و پیروزیهای آنها را با او مقایسه کن.
هوش مصنوعی: در مدت پنجاه روز، یک فرمانروای بزرگ موفق شد که مناطق شرق و غرب را تحت کنترل خود درآورد و پیروزیهای زیادی به دست آورد.
هوش مصنوعی: هیچکس از اعراب بهعنوان یک فرد مشهور و صاحبنام، به خدمت نرسید و در برابر تخت فرمانروایی حاضر نشد.
هوش مصنوعی: در گذشته، شاهی از موصل به سوی بلخ آمد که سپاهی بسیار زیاد همراه خود داشت و این رویداد در مدت زمان کوتاهی اتفاق افتاد.
هوش مصنوعی: فردوسی در شاهنامه به گونهای داستانهای شگفتانگیز و پندآموز از پیروزیها را روایت میکند.
هوش مصنوعی: او توصیف کرده است که رستم در مازندران، گندهی پیر جادو و دیوی سفید و همچنین شیر نر را کشته است.
هوش مصنوعی: پس از آنکه رستم از ضربهی اسفندیار در جنگ فرار کرد، به زال زر برگشت و در کنار او حاضر شد.
هوش مصنوعی: زال با جادوگری خود، سیمرغ را به کمک فراخواند و سیمرغ به خاطر او به سوی رستم آمد و او را در آغوش گرفت.
هوش مصنوعی: نمیتوانم درک کنم که فردوسی چگونه به این اندازه دروغ گفته و چرا بدون دلیل داستان سمر را روایت کرده است.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، تو به من میگویی که دشمن تو هستم، پس چرا به من دروغ محض گفتی و بر من افترا زدی؟
هوش مصنوعی: اگرچه او از روستای ما صحبتهای زیادی کرده، اما دروغهایی که گفته را نمیتوان باور کرد و حقیقت را باید از پادشاه بزرگ شنید!
هوش مصنوعی: ما از زندگی و حقیقتهای روشن آن سخن میگوییم، در حالی که او از مرگ و امور پنهان صحبت میکند. آنچه ما میگوییم کاملاً واضح و نمایان است، اما آنچه او میگوید تنها اطلاعاتی است که از آن خبر داریم.
هوش مصنوعی: درود بر پادشاه پادشاهان و خدای عالم تا زمانی که آسمان به گردش درآید و ماه و خورشید بتابد.
هوش مصنوعی: از پیروزیهای او، دفتر زندگیام مانند آسمان پر از ستارهها شده و از ستایشهایش، ذهنم همچون صدف پر از جواهرات گشته است.
هوش مصنوعی: ای خداوندی که وقتی به سفر میروی، فتح و پیروزی در تاریخ از آن سفر خوشیمن و مبارک است.
هوش مصنوعی: اگر تو از مرکبت بر زمین فرود بیایی، کوهها نیز در برابر تو کوچک خواهند شد و در آسمان، ماه هم از حرکت تو عقب خواهد ماند.
هوش مصنوعی: تو ای محبوب، بر روی زمین مهمتر از هر چیز دیگری هستی و فرمانت در هر گوشه از شرق و غرب و همچنین در دریا و خشکی حکمفرماست.
هوش مصنوعی: روز و شب در حال برنامهریزی و تدارک برای تو هستند. سعد مشتری، به عنوان نماد خوشبختی، بر تو اثر مثبت دارد، در حالی که دشمن تو، به عنوان نحسی کیوان، تنها مشکلساز است. تدبیرگر واقعی تو هستی و باید بر مشکلات غلبه کنی.
هوش مصنوعی: اگرچه پیشتر دشمن تو مانند شیر در میدان قدرت و شجاعت بود، اما حالا چرا مانند بز در گردنکشیدگی ترسیده و وحشتزده است؟
هوش مصنوعی: به گوشهای نشسته و لباس خود را آویختهای و جایی برای خود فراهم کردهای، اما باید مراقب باشی که از خطرات جانسوزی که در اثر شمشیر تو ایجاد میشود، دوری کنی.
هوش مصنوعی: اگر تقدیر بد سرنوشت تو را درگیر کند، مانند سر شمشیر که بر آن باقی میمانی، هیچ دوری و احتیاطی از تقدیر بد نفعی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: دیگر آن دژ تبدیل به قبر شد و آن بیچارهها، همان نافرمانان، به میدان نبرد تو در روز قیامت تبدیل شدند و خشم تو به شدت افزایش یافت.
هوش مصنوعی: هنگامی که در قیامت، بدبختان و معصیتکاران را از گور بیرون میآورند، آتش سوزانی از جهنم بر دلهایشان میافتد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد به تو آسیب برساند، این نشاندهندهٔ ناتوانی اوست. اما اگر کسی که هنر و توانایی ندارد بخواهد به تو آسیب بزند، این نیز به خاطر بیهنری اوست.
هوش مصنوعی: این جمله به مقایسه افرادی میپردازد که هر یک در تاریخ و فرهنگ خود سمبلهایی از دشمنی، ستمگری و طغیان هستند. در اینجا اشاره به شخصیتهایی است که در مقابله با مصلحان و نیکوکاران قرار گرفتهاند و نشاندهنده تضاد میان حقیقت و باطل هستند. این مقایسهها به نوعی از مفاهیم عمقی در مورد مبارزه خیر و شر، عدالت و ظلم حکایت میکند.
هوش مصنوعی: اگر مانند قلعه خیبر استوار و محکم باشی، در آن صورت مانند مردم خیبر، دشمنان را دور هم جمع میکنی.
هوش مصنوعی: تیغ تو مانند شمشیر ذوالفقار است و تو همچون حیدر (علی) در قلعه خیبر، پس چه خطر و تهدیدی میتواند تو را تهدید کند؟
هوش مصنوعی: قوم لوط زمانی که دارای قدرت و ثبات بودند، در شهر لوط به فساد و سرکشی پرداختند و از اطاعت و پیروی سرباز زدند.
هوش مصنوعی: خداوند فرمان داد که به خاطر جبرئیل، شهر خراب شد و عمر مردم آن به پایان رسید.
هوش مصنوعی: اگر دشمن تو مانند قوم لوط از طاعت و بندگی خارج شود، او نیز مانند آنها درد و رنج را بر دل خواهد چشید.
هوش مصنوعی: اگر شهر و دیار آباد و محکم شود، مانند شهر لوط که در آن زمان پر از فساد و گناه بود، فرشته مرگ عزرائیل خواهد آمد و آن را زیر و رو خواهد کرد.
هوش مصنوعی: ای پادشاهی که در برابر دشمنان بدخواه خود ایستادهای، سرنوشتت با تقدیر و قضا و قدر هماهنگ است.
هوش مصنوعی: ای کسی که در جهان حاکم هستی و زندگی دولت به وجود تو وابسته است، تویی که شاهی و چشم پادشاهی به تو وابسته است.
هوش مصنوعی: روزگار از عناصر چهارگانه خاک، باد، آتش و آب تشکیل شده است. در این باره بیشتر فکر کن و جزئیات آن را درک کن.
هوش مصنوعی: خاک بر سر دشمن بپاش و داراییاش را نابود کن. آتش پیروزی را شعلهور کن و آب بدیها و دشمنیها را از بین ببر.
هوش مصنوعی: گاهی با شمشیر آبیات بر خاک هامون اثر میگذاری و گاهی با نعل اسبهایت بر آسمان نفوذ میکنی.
هوش مصنوعی: هر کسی در زندگی به دنبال مال، خوشی، شادی و لذت است، پس تو با بخشش مال، فراهم کردن لذت و شادی برای دیگران، باعث خوشحالی آنها شو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عارضش را جامه پوشیدست نیکویی و فر
جامه ای کش ابره از مشکت وز آتش آستر
طرفه باشد مشک پیوسته بآتش ماه و سال
و آتشی کو مشک را هرگز نسوزد طرفه تر
چون تواند دل برون آمد ز بند حلقه هاش
[...]
بر گرفت از روی دریا ابر فروردین سفر
ز آسمان بر بوستان بارید مروارید تر
گه بروی بوستان اندر کشد پیروزه لوح
گه به روی آسمان اندر کشد سیمین سپر
هر زمانی بوستان را خلعتی پوشد جدا
[...]
اصل نفع و ضر و مایهٔ خوب و زشت و خیر و شر
نیست سوی مرد دانا در دو عالم جز بشر
اصل شر است این حشر کز بوالبشر زاد و فساد
جز فساد و شر هرگز کی بود کار حشر؟
خیر و شر آن جهان از بهر او شد ساخته
[...]
ابر سیمابی اگر سیماب ریزد بر کمر
دود سیماب از کمر ناگاه بنماید اثر
ور ز سرما آبدان قارورۀ شامی شدست
باز بگدازد همی قاروره را قاروره گر
ور سیاه و خشک شد بادام تر ، بیباک نیست
[...]
مابَقی فی النّاسِ حُرٌّ
لاٰوَلاٰفی الْجِنّ حُرٌّ
قَدْمَضیٰحُرُّ الْفَریَقیْنِ
فُحُلْو اُلْعَیْشِ مُرٌّ
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.