روز رزم او چو رایتهای او صف بر کشند
اختران از بیم سر در نیلگون چادر کشند
تیغ جان آهنج او چون بر کشد سر از نیام
خلق باید تا بمیدانش تن بی سر کشند
خون فشاند بر فلک چندان که حوران بهشت
از پی آن تا نیالایند، دامن بر کشند
سایه گرزش اگر بر کوه آهن برفتد
کوه آهن ذره گردد، کت به پشت در کشند
ای خداوندی که هر جایی که تو لشکر کشی
بر اثر پیروزی و فتح و ظفر لشکر کشند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.