هرگاه که شمع قامتم میسوزد
هر لحظه بصد ملامتم میسوزد
از دیده برفت و حسرت دیدارش
داغیست که تا قیامتم میسوزد
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
هرگاه که شمع قامتم میسوزد
هر لحظه بصد ملامتم میسوزد
از دیده برفت و حسرت دیدارش
داغیست که تا قیامتم میسوزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از سوز و گداز درونی خود به خاطر دوری از محبوبش سخن میگوید. او نشان میدهد که هر زمان که شمع وجودش کمسو میشود، احساس ملامت و افسوس بیشتری میکند. دوری محبوب برای او حسرتی ابدی است که تا پایان عمر در دلش باقی میماند و همچون داغی سوزان او را میسوزاند.
هوش مصنوعی: هر بار که شمع وجودم خاموش میشود، در هر لحظه، به شدت مورد سرزنش و ملامت قرار میگیرم.
هوش مصنوعی: او از دیدگانم دور شده و غم و حسرت دیدن او در دلم همچون آتشی است که تا پایان عمرم مرا میسوزاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.